امروز:جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳
زمان انتشار : یکشنبه, مهر 13ام, 1393 | پرینت مطلب |مهران فاطمی| بازديد: 783 بار

پژوهش اقلیمی به قلم استاد عساکره(۱)

باسلام و احترام

موظف شده ام که مباحثی در خصوص پژوهش اقلیمی خدمت شما عرضه کنم. بدین ترتیب بخش هایی از کتاب در دست چاپ بنده با عنوان « مبانی پژوهش در اقلیم شناسی» را در چند مرحله خدمت شما عرضه می کنم. حتم دارم که پرسش ها ، نقدها و نیز پیشنهادات شما در ارتقای مطلب یاری رسان خواهد بود.

در ادامه مطلب تعریف پژوهش اقلیمی خدمت شما ارائه می شود. 

۱-۲- پژوهش آب و هوایی

اندیشه انسان از دیرباز درباره محیط و از جمله پدیده های اقلیمی درگیر بوده تا مسائل آن را در جهت رفع مشکلات فردی و گروهی حل نماید و در پی یافتن پاسخ هایی به سوالات خویش روش پژوهش را بنیان نهاد. پژوهش، فرایند مطالعه سیستماتیک، منظم و دقیق درباره روابط احتمالی پدیده ها، حل مسائل یا گسترش شناخت بر اساس واقعیت ها، قوانین و روابط قابل اثبات را گویند. این فرایند در نهایت منجر به مقابله و مقایسه اندیشه و واقعیت می گردد. هدف پژوهش درک منطقی رفتار پدیده ها براساس حداقل رویدادها یا وضعیت های همزمان یا پیشین است که درنتیجه آن نظریه و اصول آن بررسی، آزمون و ایجاد می گردد. از آن جا که اقلیم شناسی در یک دیدگاه مطالعه علمی اقلیم در حل مسائل جامعه تعریف می شود، می توان از ترکیب این تعریف و نیز بر اساس فرایند پژوهش، تعریف زیر را برای یک پژوهش اقلیمی ارائه نمود :

« پژوهش آب و هوایی ( اقلیمی) فرایندی سیستماتیک، منظم، دقیق با نتایج قابل اثبات در راستای فهم روابط زمانی ـ مکانی اجزاء، عناصر، عوامل، امکانات و مسائل اقلیمی است.»

همان گونه که از این تعریف و از قید « فرایند» می توان استنباط کرد، هر پژوهش (و نیز پژوهش اقلیمی) یک محصول برآمده از چند مرحله است. این فرایند گویای مراحل نظام دار (سیستماتیک) با ابزارها و داده های مشخص است که حاصل دیدگاه پژوهشگران و منجر به ردیابی مسأله یا مسائل مورد نظر پژوهشگر می شود و بعضاً به « روش » موسوم است.  این فرایند « سیستماتیک» است؛ یعنی مراحل مختلف آن با یکدیگر مرتبط بوده و به مثابه مجموعه ایستگاه های پلکانی است که طی نمودن هریک وابسته به طی کردن پلۀ قبلی است. «منظم» بودن نیز گویای این واقعیت است که توالی مراحل از یک نظم و پی آیی تبعیت می کند. بنابراین نمی توان مراحل را بدون ترتیب تعیین شده طی نمود. علاوه برآن باید این فرایند به صورت «دقیق»، یعنی براساس واقعیت ها و با کمینۀ خطا حاصل شود. بدیهی است که نتایج حاصل از تحقیق در شرایط مشابه باید تفاوت معنی دار نداشته باشند. از این رو « نتایج قابل اثبات» از ضرورت های یک پژوهش به شمار می آید. می دانیم که پژوهش های اقلیمی بر اساس داده های بلند مدت ثبت و ضبط شده انجام می گیرد. لذا هر پژوهش در هرمکان و برای هر بازه زمانی مشخص قابل تکرار است. قابلیت تکرار هر پدیده مورد تحقیق، روشی برای اثبات آن است. حال این پژوهش با دو هدف به شرح زیر صورت می گیرد:

هدف نخست در حیطه نظری و به منظور شناخت و کشف روابط « موضوع آب و هوا » یعنی اجزاء، عناصر و عوامل اقلیمی و آن هم در بستر زمان و مکان صورت می گیرد.  اعتقاد براین است که روش اصلی در مطالعات اقلیمی جمع نگری ( کلی نگری ) و نگرش ترکیبی است. از این رواست که در تعریف پژوهش اقلیمی فهم عناصر و عوامل به صورت یکجا ارائه شده است و به علت این کلی نگری بود که تئوری سیستم ها در اقلیم شناسی جلوه مطلوبی پیدا کرد. توضیح این که اقلیم خود حاوی زیر مجموعه های مرتبط با هم است.

مطالعه جامع و کامل آن هنگامی ممکن است که همه اجزا و عناصر آن یکجا و در ارتباط با یکدیگر مطالعه شود. عناصر و فرایندهای اقلیمی، عمدتاً اموری پیچیده و با منابع تغییر، تاثر و تاثیر متفاوت می باشند. بنابراین شناخت هریک، نیازمند شناخت منابع مزبور است. از طرف دیگر به دلیل تنوع این فرایندها لازم است تفاوت میان آنها در معرض توجه قرار گیرد. لازم به توضیح است که بدون توجه به تفاوت ها و تغییر پذیری این پدیده ها نمی توان روابط و قوانین موجود در اقلیم را کشف نمود و اگر قائل و معتقد به تفاوت های مزبور نباشیم اصولاً دلیلی برای پژوهش وجود نخواهد داشت.

عموماً وجود ناهماهنگی ها و تفاوت های مکانی و آهنگ تغییرات زمانی است که اقلیم شناسی را به تحقیق و کشف روابط ترغیب می کند. بنابراین همان گونه که در تعریف اقلیم نشان دادیم، اقلیم پدیده ای است که حاوی تَنوع مکانی و دگرگونی زمانی (در بازه های مختلف) است. لذا توجه به تفاوت ها و شباهت های زمانی ـ مکانی از مهم ترین جنبه های پژوهش اقلیمی به شمار می آید. از این رو اقلیم در امتداد زمان ـ مکان مورد توجه اقلیم شناسان بوده است. در این راستا « پراکنش» و « تغییر» در اقلیم مفهوم می یابد و پژوهش های اقلیمی در جهت حل مسائل زمانی ـ مکانی شکل می گیرند.

در جمع آوری داده های اقلیمی، به تمامی عناصر اقلیمی به صورت مجموعه مرتبط و کلیت مکان و دوره زمانی طولانی اهمیت داده خواهد شد و پردازش و تبیین اقلیم بر اساس روابط و اثرات متقابل داده های مزبور انجام می گیرد. از این رو به مدل های تحلیل رقومی توجه و اهمیت بیشتری داده می شود و به ویژه از قوانین توزیع احتمالی و در مجموع از روش های آماری بهره زیاد می برند.

هدف دوم در عرصۀ عملی ـ کاربردی معنا و مفهوم می یابد. با توجه به قید « فهم امکانات ومسائل اقلیمی»، پژوهش های علمی ـ کاربردی اقلیم مورد توجه می باشد. در این زمینه اقلیم شناسی جهت گیری متفاوتی به خود می گیرد و به اقتضای نوع کاربرد، قیود بیشتری به ویژه در حل مسائل و یا بهره گیری از امکانات اقلیمی به تعریف افزوده می شود. از آن جا که در تعریف اقلیم به شرایط دراز مدت عناصر جوی اشاره شده است، کاربرد اقلیم در حل مسائل مربوط به آن اصولاً بر اساس دانسته های مربوط به هوای یک دوره کوتاه عملی نیست. لذا مطالعات در بُعد زمان توجیه پذیر خواهد بود. از طرف دیگر اعتقاد بر این است که توزیع مکانی عناصر اقلیمی، پدیده ای تصادفی نیست؛ از این رو اقلیم بدون مکان معنی و مفهوم ندارد. مدل های مکانی (فضایی) نیز به منظور روشن نمودن قوانین توزیع مکانی تکوین یافته اند. وجود این دو عنصر( زمان و مکان) در تعریف اقلیم، تعریف پژوهش اقلیمی را مقید به این دو پدیده می نماید.

منبع: خبرنامه انجمن ایرانی اقلیم شناسی

 









avatar

نویسنده: مهران فاطمی

مهران فاطمی دانشجوی دکترای آب و هواشناسی گرایش مخاطرات آب و هوایی دانشگاه یزد