- وب سایت جامع هوا و اقلیم شناسی ایران - https://climatology.ir -

مصاحبه ای شنیدنی با استاد گرانسنگ دکتر یوسف قویدل رحیمی

در راستای طرح سوال از اساتید گرانسنگ ،این بار به سراغ جناب آقای دکتر قویدل رحیمی عزیز و بزرگوار، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس رفتیم و از ایشان تقاضا نمودیم که با مطالب ارزشمند و راهگشای خود ما را مستفیض فرمایند که ایشان نیز با کمال تواضع علمی و اخلاقی درخواست ما را اجابت فرموده و پاسخهایی به شرح زیر ارایه نمودند که تقدیم حضورتان می گردد.

در یک کلام استاد عزیز جناب دکتر قویدل محبت شما را سپاس می گوییم و آرزوی بهروزی ،تندرستی و شادکامی برایتان داریم.

ایام به کام

۱- آینده رشته جغرافیا (هم آینده علمی و هم آینده شغلی) را چگونه می بینید؟

آینده جغرافیا و خصوصاً آب و هواشناسی را بسیار مطلوب و خوب می بینم. عمده ترین مسایل محیطی دنیای ما که در آینده نیز تشدید خواهند شد، اغلب مسایل یا بهتر بگویم مخاطرات آب و هوایی هستند. متأسفانه یا خوشبختانه کار ما شبیه کار وکلای حقوقی شده (وکلا با افزایش مشکلات اجتماعی اقتصادی و دعواهای خانوادگی سرشان شلوغ و درآمدشان بالا رفته) که با افزایش چالش ها و مخاطرات محیطی خوراک تحقیقاتی برایمان درست می شود. البته باید اضافه کنم که آینده داران آب و هواشناسی کسانی هستند که به ابزار لازم برای فتح قله های رفیع علمی که در رشته ما به نظر من عبارتند از زبان انگلیسی، آمار و مدل سازی و فیزیک خصوصاً دینامیک سیالات و دانش رایانه اعم از نرم افزارها و برنامه نویسی مسلط باشند.
شخصاً با بسیاری از هواشناسان ارتباط و بهتر بگویم کل کل دارم. این دوستان و سایر کسانی که پا در کفش اقلیم شناسان می کنند، فقط آمار و فیزیک بلدند و از درک تغییرات زمانی- مکانی خصوصاً تغییرات فضایی به کلی عاجز هستند و این جا، جایی است که اقلیم شناسی به عنوان نقطه قوت وارد عرصه می شود. اگر در این راستا کمی کار شود و نقایص تفکر کمی و فیزیکی در دانشجویان رفع شود، خیلی از درها خود به خود به روی آنها باز خواهد شد.

۲- اگر بخواهیم نگاهی آسیب شناسانه به گذشته جغرافیا و جامعه اقلیمی داشته باشیم مهم ترین آسیب ها را چه می دانید؟
مشکل اساسی دانش جغرافیا در این است که در ایران به عنوان بخشی از علوم انسانی یا اجتماعی بدان نگریسته می شود و بر همین مبنا دانشجویان از بین داوطلبان دیپلم علوم انسانی انتخاب می شوند. به نظر من بچه هایی که با دیپلم انسانی وارد رشته اقلیم شناسی می شود، تقصیری ندارد و این که بسیاری از مطالب را نتواند دریابند، کاملاً طبیعی است؛ چون اساس و پایه چنین دریافتی از اصل در آنها وجود ندارد. همین که دانشجویان با پایه علوم انسانی، تا حد پایان نامه خودشون را به هر زحمتی بالا می کشند، نشان از لیاقت و هوش بالای آنها دارد. این دانشجویان کم هوش نیستند؛ بلکه آموزش لازم را ندیده اند. بنده خودم و بسیاری از دوستانی که همین الان در کسوت معلم اقلیم شناسی در حال خدمت هستند، از علوم انسانی وارد اقلیم شناسی شده ایم، اما با سعی و علاقه وافر سعی کرده ایم (ادعا نیست) تا حدود زیادی مشکلات مربوط به ندیدن آموزش های مرتبط با اقلیم شناسی منجمله آمار و فیزیک را رفع کنیم. بنابراین اگر دانشجویان علاقه و عزم داشته باشند می توانند علیرغم نداشتن پایه های اولیه خودشون را تا حد قابل قبولی بالا بکشند. به نظرم اگر بشه حتی حالت بین رشته ای هم به اقلیم شناسی داد، باز هم بهتر از این است که صرفا از رشته های علوم انسانی دانشجو اخد شود.
مساله دیگری که لازم می دانم عنوان کنم نقش اساتید در راهنمایی و توانمدسازی دانشجویان عزیز است. هرگز از یادم نمی رود که در دوره تحصیلات کارشناسی ارشدم، برای اولین بار درسی به نام برنامه نویسی کامپیوتر در دروس گنجانیده شده بود، متاسفانه استاد درس مزبور نه تنها خودش اطلاعی از برنامه نویسی نداشت، بلکه با تدریس آزمون و خطایی نرم افزارهای اکسل و ورد بیشتر ما را سرگردان و گمراه نمود. بعداً که وارد دوره دکتری شدم، فکر می کردم که در آن کلاس حتی اگر مبانی اولیه برنامه نویسی را هم یاد گرفته بودم، مشکلات کمتری داشتم و راحت تر می تونستم رساله بنویسم. یان یعنی این که اگر ضعف دوره ارشد را در آن زمان رفع نکنی و به فرض هم در دوره دکتری قبول بشی، آنجا مشکل یقه ات را خواهد گرفت.
دروس جدیدی که در رشته گرایش های اقلیم شناسی گنجانیده شده بسیار بهتر از دروس دوره های قبلی هستند و باعث شده به سمت تخصص گرایی در اقلیم شناسی پیش برویم. یادش بخیر در بعضی دانشگاه ها در درس آب شناسی (هیدرولوژی) پیشرفته تدریس یک نرم افزار و نه علم و دانش انجام می گرفت و تازه آن هم خیلی ناقص و پیچیده که دانشجویی که با آن استاد پایان نامه نگرفته، نرم افزار را یاد نگیرد.
بنده شخصاً مهم ترین معضل دانشگاه ها و اقلیم شناسی را نوچه سالاری می دانم. متاسفانه بعضی دانشگاه ها محیطی را به وجود می آورند که دانشجو و استاد فارغ از مسایل علمی و رفاقتی امور علمی را جلو می برند و نتیجه آن این می شود که هر کس دانشجوی ارشد خودشو تو دکترا قبول می کنه و سایر داوطلبان علیرغم شایستگی راهی به مقاطع بالاتر نمی یابند. به شخصه مواردی را می شناسم که دانشجو علیرغم داشتن استعداد و توان و چندین مقاله علمی و پاسخ خوب به سوالات مصاحبه فقط به خاطر این که کسی حاضر نشده راهنمای رساله اش باشه، نتوانسته در دوره کتری قبول بشود.
پس مشکلات را هم در خود دانشجویان، هم در اساتید و هم در مسئولین نظام آموزشی بایستی جستجو و چاره کرد.

۳– بسیاری ازاقلیم شناسان معتقدند که تحقیقات اقلیمی در ایران به بن بست رسیده است و دیگر موضوعات قابل توجهی در این حوزه وجود ندارد و تقریباً بر روی اکثر موارد کار شده است آیا شما با این نظر موافقید؟ اگر بخواهید چند زمینه نو در حوزه اقلیم شناسی ایران مطرح نمایید به چه موضوعاتی اشاره خواهید نمود؟

اصلاً هم این گونه نیست. ما تازه در خیلی از موارد و موضوعات ورود هم پیدا نکرده ایم چه برسد به این که تحقیقات در آن زمینه ها را به پایان برده باشیم. البته متاسفم بگویم که بعضی دانشگاه ها آن قدر دانشجوی تحصیلات تکمیلی می گیرند که استاد وقتی برای مطالعه خود باقی نمی گذارد تا با پیشرفت ها و علوم و فنون جدید آشنایی یافته و دانشجویانش را هم به آن سمت و سو بکشاند. این نگرش که تحقیقات به پایان رسیده و موضوع جدیدی برای مطالعه نیست، ناشی از نگاه مصرف گرایانه و غیرخلاق به تحقیق در اقلیم شناسی است. یعنی ما فقط منتظر باشیم یکی در داخل یا خارج یک موضوعی یا روشی را در تحقیقش استفاده کند و بعد ما آن را در مناطق حوضه ها و حتی متاسفانه ایستگاه های کل کشور استفاده کنیم و مقاله پژوهشی به خیال خودمون بنویسیم. خوب چرا خودمون دست به کار نمی شویم و روش و مدل ابداع نمی کنیم؟
با عرض معذرت موضوعات جدیدی که بشه ازش رساله و تز درآورد را برای دانشجویان خودمان محفوظ می دارم، اما به طور کلی عرض می کنم که در خصوص مثلاً اثر گازهای گلخانه ای و یا ابداع شاخص های پیوند از دور در ایران کار چشم گیری نشده است کما این که در خصوص ارتباط گرمایش جهانی با عناصر اقلیمی هم کار چندانی انجام نشده است. خیلی ها فکر می کنند با نوشته شدن چند رساله یا پایان نامه در خصوص مخاطراتی چون امواج گرمایی و سرمایی این موضوع بداعتش را از دست داده است در حالی که با ساخت شاخص ها و آستانه های جدید حتی بهتر از گذشته می توان امواج مزبور را تحلیل نمود.
۴-توصیه شما به دانشجویان و فارغ التحصیلان جغرافیا بویژه آب و هواشناسی چیست؟

توصیه بنده عبارت از این است که اگر به دنبال پول آمدن تو اقلیم شناسی، پول توش زیاده فقط جمع کردن می خواهد و کسی می تواند پول های ریخته در اقلیم شناسی را جمع و مال خود کند که به ابزار کار که قبلاً عرض کردم (آمار و مدل سازی، فیزیک و زبان انگلیسی)، مسلح باشد. به دانشجویان عزیزی که تازه وارد دوره تحصیلات تکمیلی شده اند، توصیه می کنم که تا می توانند بخوانند و ترجمه کنند و حدالامکان حداقل تا زمان نوشتن پایان نامه دست به قلم نبرند. چند سالی است که دانشجویان به مرض مقاله دچار شده اند و فکر می کنند که فقط داشتن مقاله شرط ورود به مقاطع بالاتر است. این تفکر باعث شده که بعضاً تبانی مقاله نویسی شکل بگیرد. به این شکل که سه نفر دانشجویی که هر یک مقاله ای نوشته اند، اسم همدیگر را در مقاله ها می نویسند و به این ترتیب هر دانشجو صاحب سه مقاله می شود. جالبه که فکر می کنند کسی هم متوجه نمی شود. راست و صریح عرض می کنم برای گروه اقلیم شناسی دانشگاه تربیت مدرس، دانشجویی که یک مقاله که کار خود داوطلب باشه، ارجح تر از چندین مقاله ای است که فقط اسم دانشجو توشه و با سوال در مورد مقاله میشه فهمید که کار، کار داوطلب نبوده است.
معمولاً در اول سال به دانشجویان جدیدالورود توصیه می کنم که در خوابگاه ها از توان علمی هم خوابگاهی ها و هم اتاق هایتان استفاده کنید. خصوصا دانشجویان ارشد که کمتر درگیر هستند و وقت زیادی دارند، می توانند نقایص آماری و رایانه ای و فیزیک را از دانشجویان خوابگاه یاد گرفته و خود را بالا بکشند. همچنین توصیه می کنم به دانشجویان عزیز که حتماً ورزش کنند و از مواهب و لذات حلال الهی خود را محروم نسازند. در کنار موارد گفته شده به عنوان یک برادر کوچک تر توصیه می کنم که در کنار علم، عمل را سرلوحه کار خود قرار دهند و در کنار فعالیت های علمی روحیات و معنویات خود را نیز تقویت کنند. صریح عرض می کنم که علم و عقل و ذهن بشر تا حدی می تواند در علم جلو رود، کسانی می توانند پیشرفت های چشمگیری در علم پیدا کنند که معنویاتشان بیشتر و بالاتر از علمشان باشد. به عبارت دیگر برای بالا رفتن از پله های بالاتر علمی باید از بالا سو نیز به انسان نظر شود که متاسفانه خود بنده از این موهبت بی بهره بوده ام.
به دانشجویان توصیه می کنم که دنبال فهم مسایل و نه حفظ آنها باشند. سواد در حد دکتری این نیست که مطالب را از منبع مشخصی بخوانی، حفظ کنی و بعد جواب بدهی و بعد امتحان همه چیز یادت برود. مساله ای که امثال در کنکور دکتری اتفاق افتاد و با عوض شدن منابع میانگین دروس تخصص به زیر ۵۰ درصد افول پیدا کرد.

۵-لایل عدم موفقیت تشکل های جغرافیایی مانند انجمن ایرانی اقلیم شناسی و امثالهم را در چه می دانید؟(البته این سوال به معنای نادیده انگاشتن تلاش های و موفقیت های حاصله نیست).

قسمت اول جواب بنده شوخیه و شما خیلی جدی نگیرید. همانند فوتبال ما که دست اصفهانی های عزیز و همیشه قهرمانه و به هر تدبیر و تقدیر به کمتر از قهرمانی به هیچ وجه راضی نمی شوند و هر جور دلشون بخواهد اداره اش می کنند، جغرافیا (انجمن جغرافیا به ریاست دکتر کامران عزیز) و انجمن اقلیمشناسی ایران نیز دست اصفهانی ها است و کسی را هم شریک خود نمی کنند. اگر بقیه استان ها و دانشگاه ها هم دخیل شده تقسیم کار انجام گیرد، ممکن است اتفاقات مبارک و خوبی بیفتد.
ماسوای شوخی که کردم، اگر تشکل های جغرافیایی نتوانند سریعاً عرض اندام کرده و حقشون را بگیرند، رشته هایی مثل هواشناسی، زمین شناسی، منابع طبیعی و غیره موضوعات و مطالعات جغرافیایی را به نفع خود مصادره خواهند نمود. بنابراین قبل از این که به کشمکش های داخل خانواده جغرافیا پرداخته شود، ابتدا باید تشکل ها، خود جغرافیا و محورهای برتری خود را اثبات کنند. بهترین دفاع هم حمله است. ما هم باید مثل مثلاً مهندسین منابع آب که با چرخیدن به سمت تغییر اقلیم پا تو کفش اقلیم شناسان کرده اند، به حوزه های تخصصی آنها یورش ببریم و آنها را مجبور کنیم که حداقل پاشونو از کفش ما بیرون بکشند و این امر بدون همکاری و همدلی تشکیلاتی جغرافیایی میسر نخواهد شد.

۶-در پایان اگر نکته خاصی است که می تواند برای اقلیم شناسان و اقلیم دوستان مفید واقع گردد، بیان بفرمایید.

چون ۶ سال بیشتر نیست که فارغ التحصیل شده ام و هنوز هم همان حس و حال و هوای دانشجوی دکتری را با خودم دارم و هر دو طیف دانشجو و استاد را درک می کنم، به این سوالتان را در ارتباط با دو طیف دانشجو و استاد و در حد درک و توان ناقص خود پاسخ می دهم.
به فارغ التحصیلان و دانشجویان عزیز که به هر نحو با علاقه، از بد حادثه یا هر علت دیگر وارد حیطه دانش اقلیم شناسی شده اند و می خواهند وقت گذاشته و ترقی کنند و بحث بی کاری و عدم اشتغال اذیتشان می کند و ناامید شده اند، عرض می کنم، هنوز هم اگر کسی مهارت ها و دانش و علاقه لازم را داشته باشد به راحتی می تواند در بهترین مشاغل از جمله تدریس در دانشگاه مشغول به کار شود. در سال های اخیر متاسفانه کمیت گرایی، کیفیت را فدای خود کرده و فارغالتحصیلان کم توان زیادی با مدرک دکترا به بدنه جامعه علمی کشور تزریق شده اند. لیکن هنوز هم گروه های زیادی هستند که در صورت وجود افراد توانمند در تخصص های مورد نیاز در اسرع وقت خواهان جذب این عزیزان هستند که دانشگاه تربیت مدرس از جمله آن دانشگاه ها می باشد. استاد و همکار دانشمندم دکتر فرج زاده در به در دنبال جذب همکاری می گردد که در گرایش آب و هواشناسی ماهواره ای یا مدل سازی کار کرده، رساله نوشته و آمادگی تدریس در دوره تحصیلات تکمیلی را داشته باشد. پس کار در حد استادی دانشگاه وجود دارد، منهی برای کسانی که علم و علاقه کار را داشته باشند.
به عنوان یک عضو کوچک و ناچیز به همکاران و اساتید خودم توصیه می کنم که به دانشجو به دیده رقیب و دشمن نگاه نکنند، ما نیز زمانی دانشجو بوده ایم. به آنچه که نیستید، وانمود نکنید . فردا روزی دانشجویان با تلاش از شما جلو تر خواهند زد، فکر کنید آن روز درباره شما چه فکری خواهند نمود. طبیعی است که فارغ التحصیلان دوره دکتری از اساتید خود با سوادتر و پیشرو تر باشند که اگر این گونه نباشد، کار از اساس مشکل داشته و دارد. آمار ، نرم افزار و امثال این ها دیر یا زود به دست دانشجو می افتد، نباید از آنها به عنوان سلاح و حربه در مقابل دانشجو استفاده نمود. مقاله نویسی علم و هنر استاد است و استاد باید از نوشتن آن لذت برده و مسایل علمی را مطرح یا حل کند؛ بنابراین تکلیف کردن وظیفه خود به دانشجو کار صحیحی نیست و عاقبت خوشی ندارد. فردا روزی همان دانشجویی که الان هیچ چاره ای جز قبول حرف شما ندارد، در کسوت استادی همکارتان می شود و حق دارد هر جا که بشیند و در هر محفلی بگوید که فلانی با مقاله من دانشیار یا استاد شده است.