امروز:پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
زمان انتشار : دوشنبه, آبان 5ام, 1393 | پرینت مطلب |مهران فاطمی| بازديد: 757 بار

عمده ترین مشکلات اقلیم شناسی همدید(حتما بخوانید!)

به جز مشکلات ناشی از روش شناسی ، اقلیم شناسی همدید با مشکلات بزرگ دیگری هم روبروست که تا عمق این رشته رسوخ کرده اند. در ادامه به برخی از این مشکلات اشاره می گردد:

برای دیدن تصویر در ابعاد واقعی بر روی آن کلیک فرمایید

cyclogenesis

۱- گردش های جوی تعیین کننده بی چون و چرای محیط سطحی نیستند.

۲- مدل مفهومی مکتب برگن که در مورد ساختار و تکوین چرخندهای همدید عرض میانه ارائه شده است درست نمی باشد.

۳- جو را نمی توان به بازه های گسسته ناهمپوشان تقسیم نمود.

۴- با طبقه بندی نمی توان همه الگوهای نقشه ای و تیپهای همدید مهم را شناسایی نمود.

۵- روش های طبقه بندی حقیقتا کاری را که محقق فکر می کند از آنها بر می آید انجام نمی دهند.

۶- مقیاس زمانی دیده بانی ها و مقیاس زمانی فرایندهای گردش جو با هم مطابقت ندارند.

۷- مقیاس مکانی داده های شبکه ای و مقیاس مکانی گردش های جوی با هم تطابق ندارند.

۸- تغییرات درون گروهی مشکل جدی است.

با اینکه ایرادات فوق از لحاظ فنی درست است ولی مساله به این حادی هم نیست نظر من این است که در هر تحقیق همدید محقق تا حدی با این فرضیات می ستیزد. محقق نمی تواند این مشکلات را از بین ببرد زیرا این ایرادها در نهاد روشهای طبقه بندی و در نهادخود دستگاه اقلیم نهفته اند با این حال اقلیم شناس باید از این ایرادات کاملا آگاه باشد و از ستیزه افراطی با این فرضیات بپرهیزد.

اقلیم شناسی همدید چیزهای زیادی برای عرضه به شاخه های علمی دیگر دارد. البته اقلیم شناسان همدید در معرفی ارزش کار خود به دیگر محققانی که در علوم محیطی،علوم جوی و علوم جغرافیایی کار می کنند دچار مشکل هستند. با اینکه طبقه بندی راه میان بر هوشمندانه ای است ولی اقلیم شناسان همدید در معرض این اتهام قرار دارند که نوشتار و تفکرشان وهم آلود و برای دیگران غیر قابل فهم و مبهم است. اقلیم شناسان دینامیک و هواشناسان نیز همین مشکل را با اقلیم شناسان همدید دارند و این در حالی است که اگر مفاهیم همدید به زبانی آشنا برای این دانشمندان بیان شود در فهم آن مشکلی ندارند.

خطر دیگری که زبان خاص اقلیم شناسان همدید ایجاد می کند این است که فهم عمیق تحقیقات آنها جز برای اندکی از متخصصان فن دشوار می نماید. نمونه های فراوانی از مقالات بی ارزش به نام اقلیم شناسی همدید به چاپ رسیده است. این مقالات صرفا به این دلیل چاپ شده اند که داوران آنها با مفاهیم و اصطلاحات اقلیم شناسی همدید بیگانه بوده اند و بجای بازگرداندن مقاله به هیات تحریریه و رد مقالات اجازه داده اند کارهای بی ارزش به چاپ برسند. البته اقلیم شناسی همدید از این لحاظ وضع استثنایی ندارد ولی من معتقدم که علت فراوانی مقالات بدی که در اقلیم شناسی همدید منتشر شده نقص فرایند داوری بوده است. متاسفانه این مشکل چهره اقلیم شناسی همدید را در میان علوم دیگر تخریب کرده است.

رویکرد آماری و قیاسی اقلیم شناسان همدید برای عده زیادی از دانشمندان و به خصوص هواشناسان عجیب و غریب است. این رویکرد برخی از دانشمندان را حقیقتا آزرده خاطر می سازد. آنها معتقدند که کوشش اقلیم شناسان همدید در پیچیدن پسخورهای پیچیده و روابط غیر خطی دستگاه اقلیم در لفاف یک جعبه سیاه فاقد ارزش علمی است. برخی دیگر که این رویکرد را اصلا بی معنا میدانند.

امروزه آموزشهای هواشناسی آنچنان در استدلال استقرایی غرق شده است که بسیاری از هواشناسان طریق دیگری جز این رویکرد را متصور نمی دانند. یکی از مشکلات بزرگ اقلیم شناسان همدید آن است که ارزش علمی کارهای خود را ثابت کنند و سودمندی آن رابرای مطالعات هواشناختی نشان دهند. این موضوع از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است زیرا روسای مراکزی که بودجه های تحقیقاتی را تامین می کنند غالبا هواشناس هستند.

تعریف عملیاتی اقلیم شناسی همدید مبین آن است که این علم به دنبال کشف روابط میان گردشهای جوی با محیط سطحی است . مساله مقیاس مندی که از جذاب ترین موضوعات علمی است در کانون مطالعات همدید قرار می گیرد. تحلیل مقیاسها ،شاخه میان رشته ای پرشتابی است که از لحاظنظری و عملی پیشرفت های زیادیکرده است(کوشمان و همکاران ،۱۹۸۸،هال و همکاران ۱۹۸۸،مینته میر ۱۹۸۹،انیل و همکاران ،۱۹۸۹،رسن۱۹۸۹،ترنر و همکاران ۱۹۸۹).
اقلیم شناسان همدید باید در این شاخه پرشتاب علمی به کار خود ادامه دهند و سهم بیشتری داشته باشند. مشکل دیگری که دهها سال است ذهن دانشمندان را اشغال کرده تعریف منطقه است. با اینکه در مورد منطق پهنه بندی (منطقه بندی) مباحثه های زیادی انجام گرفته ولی نظریه پروپاقرصی در مورد مناطق جغرافیایی و تیپهای منطقه ای وجود ندارد(گریک ۱۹۶۷،۱۹۶۵).

اقلیم شناسان همدید توجه خود را عمدتا معطوف به طبقه بندی می کنند تا به آنچه طبقه بندی آنها بدان مرتبط است. اقلیم شناسان همدید می توانند از تحقیقاتی که در زمینه ارزیابی مخاطرات بوم شناختی در مقیاس منطقه ای انجام شده (سوتر ۱۹۹۰،گراهام و همکاران۱۹۹۱) استفاده کرده و مفهوم روشن تری به منطقه ببخشند یا مناسبات نقطه – منطقه را در محیط سطحی روشن کنند.

خلاصه آن که موانع زیادی قرین و همراه اقلیم شناسی همدید هستند. گردن نهادن به فرضیات این رشته ممکن نیست.اقلیم شناسان همدید از کاروان علمی امروز جامانده اند و باید روابط خود را با دیگر دانشمندان بهبود بخشند. در چنین شرایطی اقلیم شناسان همدید هدفی را نشانه گرفته اند که از دشوارترین پرسشهای علمی است.

منبع: اقلیم شناسی همدید و کاربردهای آن در برنامه ریزی محیطی اثر پروفسور برنت یارنال









avatar

نویسنده: مهران فاطمی

مهران فاطمی دانشجوی دکترای آب و هواشناسی گرایش مخاطرات آب و هوایی دانشگاه یزد