امروز:جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳
زمان انتشار : دوشنبه, اردیبهشت 22ام, 1393 | پرینت مطلب |سید اسعد حسینی| بازديد: 4,519 بار

تأثیر فعالیت شهرنشینان بر اقلیم شهری

توسعه شهر نشینی و فعالیت های انسانی و همچنین فرآیند ساخت و سازهای شهری خواه ناخواه بر شرایط اقلیمی شهر تأثیر می گذارد، زیرا فرآیند شهر نشینی همراه است با:

یک: کاهش و یا نابودی پوشش گیاهی طبیعی زمین که در نتیجه باعث جذب انرژی تابشی بیشتری توسط زمین می شود.

دو: توسعه ساخت و سازهای شهری بخصوص در سطوح گسترده و ارتفاع زیاد بر جریان هوا تأثیر می گذارد.

سه : فعالیت های مختلف انسانی مانند حمل و نقل . مراکز تولیدی و … پیوسته همراه با مصرف انرژی بوده که در پروسه تولید مقداری از آن در فضا پراکنده می شود و افزایش دمای شهر را بدنبال دارد .

چهار: جمعیت فعال و متراکم شهری به میزان زیادی انرژی گرمایی تولید می کنتد.

پنج: فعالیت های مختلف انسانی به تولید میزان زیادی انواع گازها – بخارات – گرد و غبار – آیروسل و… منجر می شود.

از آن جایی که مواد مذکور در مراکز شهری و هسته های اصلی از تراکم بیشتری برخوردار است باعث می شود که در این نقاط مراکز دمایی پیدا شود که از میزان دمای بیشتری نسبت به سایر نواحی شهری و نواحی مجاور خویش برخوردار باشند.

این مراکز ر ا اصطلاحاً ( جزیره گرمایی ) می گویند برای مثال در شرق تهران در محدوده میدان خراسان – میدان شهدا – میدان بهارستان – میدان امام حسین تا اواخر خیابان پیروزی یک جزیره گرمایی متسقر است که تفاوت دمایی متوسط آن ۶/۳ درجه سانتی گراد نسبت به نواحی مجاور است، این تحقیق مربوط می شود به سال ۱۳۷۷ که توسط آقای رجبعلی پاک مطالعه شده بود .

همین موضوع در قالب یک پروژه کارشناسی ارشد توسط خانم مژگان افشاری در سال ۱۳۸۲ مورد بررسی قرار گرفت متوجه رشد جزیره مذکور- تا محدوده میدان آزادی شده و از طرف دیگر شبیه همین جزیره بر روی شهر کرج در غرب این جزیره تشکیل شده که می توان بعدها ارتباط این دو جزیره را بهتر مورد مطالعه قرار داد.

با توجه به مطالب مذکور می توان گفت فعالیت های اقتصادی – اجتماعی شهر نشینان موجب ایجاد تغییراتی در عوامل اقلیمی مثل دما- بارش – باد در نواحی شهری می شود که در اینجا بطور خلاصه به بررسی آن ها می پردازیم .

تاثیر فعالیت های شهرنشینان بر دمای نواحی شهری :

بر اساس اصول اقلیم شناسی بر هر نقطه از سطح زمین مقداری انرژی تابشی از خورشید می رسد که میزان آن در رابطه با عرض جغرافیایی و سایر شرایطی که گفته شد تغییر می یابد.

در فرآیند توسعه شهری در وهله اول پوشش گیاهی طبیعی به شدت آسیب دیده و دستخوش تغییرات می شود که مهمترین آن ها به زیر ساخت و سازهای شهری در آمدن و بر روی آن ها بناهای کوتاه و بلند استقرار یافتن است .

ساخت و سازهای شهری با توجه به جنس مصالح به کار رفته در آن ها جهت ساخت و سازها- نوع و جنس پوشش ساختمان ها – سطوح معابر، به جذب بیشتر انرژی در بافت شهری منجر می گردد. از طرف دیگر شرایط مذکور باعث کاهش شدید آلبیدوی شهرمی گردد و در نتیجه انرژی رسیده که از سطح زمین باید به جو بازتاب شود کاهش می یابد و در سطح شهر باقی می ماند.

جهت کوچه ها و معابر در شهرها نیز طوری ممکن است با شد که برخی از آن ها در فصل سرد گاهی برای چند هفته هیچ انرژی خورشیدی دریافت ننمایند. بنابراین سهم این معابر از انرژی خورشیدی کمتر می باشد. انرژی دریافتی کمتر و کاهش آلبیدو در سطح شهر و دریافت انرژی بیشتر از این طریق به علل پیش گفته در مطالعات اقلیمی شهر بسیار حائز اهمیت است.

از طرف دیگر وجود ذرات جامد (آیروسل ها ) مانند گردو غبار – گازها و بخارها باعث جذب بیشتر انرژی خورشیدی در طیف ماورای قرمز می گردد.

این ذرات مانع خروج تشعشات زمین د رطول موج مذکور به جو می گردد در مورد بازتاب زمینی (تشعشات) که به صورت مادون قرمز از زمین خارج می گردد، بایدگفت به میزان زیادی بستگی به پوشش سطح زمین دارد. مثلاً یک پارکینگ آسفالته می تواند ۱۱ تا ۱۲ درصد انرژی تشعشعی بیشتری از اراضی با همان وسعت با پوشش گندم از خود ساطع کند.

ولی باید گفت روی هم رفته تشعشات خالص مادون قرمز در یک شهر نسبت به نواحی خارج شهر کمتر است.

فعالیت های اقتصادی و اجتماعی موجود در سطح شهر ها که به مصرف انرژی منجر می شود نیز همان طور که می دانیم باعث افزایش دما د رسطح شهر می گردد که تحت عنوان انرژی آنتروپی نامیده می شود.

انرژی آنترویی در زمستان ها به علت استفاده از انواع وسایل گرمایشی برای مناسب کردن محیط های زندگی وکار افزایش چشمگیری پیدا می کند. بهترین منابع انرژی آنترویی عبارتند از:

یک: دستگاه هایی که انرژِی گرمایشی تولیدی می کنند مانند شوفاژ ها – بخاری ها – دستگاه های نوری و … برخی از این دستگاه علاوه بر آن که تولید انرژی می کنند و مقداری از آن را نیز مستقیماً به فضای شهر وارد می کنند مثل شوفاژ ها و بخاری ها که از طریق لوله های دود کش انرژی را مستقیماً به فضا وارد می کنند، بعلت تولید برخی از گازها بر اقلیم شهر تأثیرات دیگری نیز می گذارند.

دو- انرژی حاصل از حرکت وسایل حمل و نقل شهری، که این وسایل نیز از طریق اگزوز های خود همیشه مقداری انرژی گرمایشی و مقدار زیادی نیز گازهای آلوده کننده و بخار آب به جو شهر وارد می کنند.

سه – انرژی حاصل از فعالیت موتورها و دستگاهها در کارخانه ها عیناً مانند دو مورد فوق بر اقلیم شهر و بخصوص دما تأثیر گذارند .

چهار- انرژی حاصل از فعالیت های متابولیسم انسانی شهرنشینان .

عوامل فوق هم بر دمای شهر و هم برایجاد جزیره حرارتی تأثیر می گذارند که رابطه مستقیمی با جمعیت شهر و توسعه شهرنشینی دارد.

عوامل دیگر تأثیر گذار بر دما و جزیره حرارتی شهر:

به جزء عواملی که در فوق بآن اشاره کردیم عوامل دیگری نیز هستند که بر دمای شهر و ایجاد گسترش و یا عدم گسترش جزیره حرارتی تأثیر می گذارند و عبارتند از: شرایط و پدیده های ژئوفولوژیکی حاکم بر شهر (مثل شهر تهران ) – نوع بارندگی و میزان بارندگی شهر در زمستان – پوشش گیاهی و نوع آن – وزش باد سرعت و جهت آن- عرض معابر و جهت آن ها- جنس مصالح غالب بکار رفته در شهر- رنگ ساختمان ها و بام ها- جنس و نوع سطوح پوشش بام ها و معابر شد.

توسعه جزیره حرارتی به میزان زیادی به شرایط اقلیمی بستگی دارد، بخصوص مراکز شهر ها و محلاتی از شهر که پشت به باد دارند، در این حالت انحراف از میانگین دما در طول سال بین مرکز شهر و نواحی مجاور وجود دارد که در میان عوامل اقلیمی باد نقش عمده ای دارد، زیرا هر قدر سرعت باد بیشتر باشد اختلاف دما بین مرکز شهر و نواحی مجاور بیشتر خواهد بود .

تأثیر فعالیت شهرنشینان بر میزان بارندگی شهر:

گرچه هنوز تأثیر فعالیت های شهرنشینان بر میزان بارندگی شهر بطور کامل مشخص نگردیده است و در ایران نیز این موضوع بطور جدی مورد مطالعه قرار نگرفته است. اما باید گفت گرچه تأثیرات فعالیت های انسانی براساس ویژگی های اقلیمی هر منطقه می تواند متفاوت بوده باشد ولی این تأثیرات بر سیستم بارندگی باید پیچیده و متغییر باشد.

برای مثال فعالیت های انسانی که به ایجاد آیروسل ها منجر می گردد می تواند هسته های تراکم را برای ایجاد بارش فراهم سازد ( افزایش میزان بارش در شرق جزیره حرارتی تهران نسبت به غرب آن ) ولی از طرف دیگر افزایش دمای شهر باعث افزایش ظرفیت رطوبت پذیری هوای شهر شده و نقطه اشباع بالا می رود.

بطور کلی در اثر فعالیت های انسانی مقدار بخار آب موجود در هوای شهر کمی دگرگون می شود و رطوبت نسبی کاهش می یابد و میزان بارندگی و شکل آن نیز به منطقه آب و هوایی – فصل و توده های هوایی که منطقه را تحت تأثیر قرار می دهد بستگی دارد.

میزان رطوبت نسبی در مناطق شهر نسبت به نواحی مجاور شهر کمتر است ، به خصوص وجود جزیره حرارتی مستقر بر روی شهر باعث کاهش رطوبت نسبی شهر می گردد. زیرا هر چقدر میزان دما افزایش پیدا کند همان طوریکه گفته شد ظرفیت رطوبت پذیری هوا بیشتر می شود و به همین علت است که مرکز شهر خشک تر از سایر نواحی شهر می باشد.

از آن جایی که جو همیشه حاوی مقدار زیادی ذرات ریز گرد و غبار – بخار آب و انواع گازها می باشد، ذرات مزبور می توانند به ذرات بخار آب پیوسته و ایجاد مه کنند، بنابراین مه و بارندگی از پدیده هایی هستند که در اثر فعالیت های انسانی در شهرها و مراکز آن ها می توانند ایجاد گردد.

تغییراتی که مه و بارندگی در فضای شهری امکان ایجاد آن ها را دارند به طور خلاصه عبارتند از:

مه:

در اثر پیوستن ذرات گرد و غبار و بخار آب در جو مجاور سطح زمین مه ایجاد می شود، توسعه شهرنشینی می تواند در ایجاد مه و مه آلودگی موثر واقع گردد که بر اساس موقعیت جغرافیایی و اقلیمی شهر در تابستان ها به حدود ۳۰ درصد و در زمستان ها گاهی به ۱۰۰ درصد نیز ممکن است برسد (وا لیبرگ ۱۹۱۶ )

ولی در زمانی که جزیره حرارتی برفراز یک شهر به گستردگی کافی برای تأثیر گذاری به مه آلودگی برسد، از توان روزهایی که هوا اشباع شود کاسته می گردد و رطوبت نسبی به میزان قابل توجهی کاهش پیدا می کند و در نتیجه روزها ی مه آلوده کاهش پیدا می کند.

اثرگذاری هوا با ذرات ریز در پراکندگی مه در اطراف مناطق متراکم شهری به صورت روزهای مه آلوده ظاهر می گردد که مقدار آن بستگی دارد به مقدار روزهایی که در ان وزش باد نیز وجود دارد .

از طرف دیگر تشعشات خورشیدی در اثر آلودگی های مذکور کاهش می یابد ولی جزیره گرمایی در ضمن کاهش تعداد روزهای مه آلوده ، دوره تشعشات خورشیدی را نیز تداوم می دهد.

بارندگی

براساس مطالعات انجام شده، فعالیت های شهرنشینان باعث افزایش ابرناکی و بارندگی در شهر تا میزان ۱۰ درصد می گردد، علت این امر وجود سیستم های هوای پایدار و نا پایدار می باشد.

از آن جایی که توده های هوای ناپایدار تمایل به صعود دارند و عواملی مانند افزایش ناهمواری – دما و آلودگی صعو د توده های هوا را تسریع می کنند، به همین علت امکان ایجاد بارش های شدید و توفانی وجود دارد، در حالی که توده های هوای پایدار که تمایلی به صعود ندارند چنین امکانی را فراهم نمی آورند.

ناهمواری های مجاور و درون بافت شهری از عوامل موثر در صعود توده های هوای ناپایدار می باشند که در بررسی های اقلیمی نقش انکار ناپذیری دارند جزیره گرمایی نیز بر پایداری یا عدم پایداری هوا و بارندگی بی تاثیر نمیباشد گرچه زمانی که توده های هوای سرد و مرطوب بر فراز شهرمی رسند به علت ارتفاعشان ممکن است هیچ تماس با جزیره گرمایی نداشته باشند و درظاهر هیچ افزایش بارندگی بوقوع نمی پیوندد ولی زمانی که توده هوای ناپایدار تمایل به صعود پیدا می کند و با لایه های بالایی جزیره گرمایی تماس حاصل می کند، چون این لایه از لایه های بالایی جزیره گرمایی سردتر می باشد، وجود جزیره گرمایی فرآیند صعود را تقویت می نماید و جابجایی توده هوا باعث ایجاد توفان و بارش های توفانی قابل ملاحظه ای میگردد، در حالی که نواحی مجاور جزیره حرارتی از چنین بارش محروم می باشند.

شرق جزیره گرمایی که بر تهران مستقر شده است در طول سال ۳۰ میلی متر نسبت به نواحی مجاور بارندگی بیشتری دارد . ( پا ک – رجبعلی ۱۳۷۷ )

علت اینگونه بارش ها همان طور که گفته شد تماس لایه های پائینی توده هوای سرد ناپایدار با لایه های بالایی جزیره گرمایی و وجود ذرات ریز موجود در جو به خصوص بر فراز کارخانه ها میباشد، که گرچه آلودگی هوا را افزایش می دهند ولی از طرف دیگر همین ذرات قادرند به صورت هسته های تراکم وارد فرآیند بارش گردند، بطور کلی در یک شهر میزان بارندگی به شرایط زیر هم بستگی دارد.

یک: موقعیت شهر در منطقه آب و هوایی که بیشترین یا کمترین نسبت توده های هوای ناپایدار را که بر اثر شهر نشینی بسیار حساس هستند تعیین خواهد کرد .

دو: موقعیت شهر در چهار چوب ناحیه ای : مجاورت با دریا- موقعیت در منطقه پشت به بادی یا باد پناهی ، مثل یک شهر دره ای یا یک شهر در میان مجموعه ای از تپه های نزدیک به هم یا یک منطقه کوهستانی .

سه: چشم انداز شهر، موقعیت شهر در یک ناحیه پست- بر روی یک دامنه واقع در معرض بادهای بارانی و…

چهارم: موقعیت شهر در منطقه انبوه شهری: حومه های واقع در جهت مخالف وزش باد، مرکز شهر با بارش بیشتر.

پنج: نوع ساختمان ها: محله هایی با ساختمان مرتفع ضمن ایجاد تشدید ناهمواری باعث فقدان پوشش گیاهی مناسب نیز می گردد.

تأثیر شهرنشینان بر جابجایی هوا ( باد ) :

ساخت و سازهای شهری و بخصوص ساختمان های مرتفع باعث تأثیر سرعت و جهت باد می شود . مورفولوژی کالبدی شهر عامل بسیار مهمی در کاهش سرعت میانگین جریان هوا به خصوص درسطح زمین می باشد . کاهش سرعت جریان هوا در شهر بادرصد ساخت وسازها و ناهمواری های ایجاد شده توسط انسان ها در رابطه ای غیر مستقیم قرار دارد، یعنی هر چه مورفولوژی شهر از ناهمواری بیشتری برخوردار باشد سرعت باد در سطح شهر کاهش کمتری پیدا می کند. از طرف دیگر معابری که در جهت باد قرار دارند و در اطراف آن ها بافت فشرده ای از ساختمان ها وجود دارد، جریان باد در آن ها کانالیزه شده و در مواقعی که سرعت باد افزایش می یابد باعث ایجاد خسارات و حوادثی از قبیل کنده شدن درختان از ریشه، شکستن و افتادن تیرهای برق و تابلوهای مختلف در سطح شهر و … می گردد.

به عبارت دیگر باید گفت شکل معابر و وجود بناهای مرتفع باعث هدایت هوا در مسیر های مشخصی می گردد که چنانچه ساختمان های مذکور بهم متصل و فشرده باشند نقش تونل یا کانالی را ایفا می کنندکه ضمن هدایت باد در مسیری مشخص در پاره ای از موارد افزایش سرعت باد را نیز در پی دارد، اما چنانچه ساختمان هایی که در دو طرف معابر قرار گرفته اند بهم چسبیده و پیوسته نباشند و در فاصله هایی از هم جدا شوند باعث می گردد که باد از مسیرخارج شده و ساختمان ها رادور بزند، دور زدن جریان هوا ساختمان ها را باعث بوجود امدن گرد باد در سطح شهر می گردد برای مثال چنانچه جریان هوا وقتی به ساختمان های مرتفع برخورد می کند که اطراف آن جهت عبور هوا آزاد باشد. جریان هوا به طرفین منحرف می شود. در حالی که یک جبهه از هوا در معرض برخورد باد قرار می گیرد و جبهه مقابل در شرایط آرامش قرار دارد. در این شرایط معابری که در دو طرف ساختمان قرار دارند در معرض شدید وزش باد قرار می گیرند، که در نواحی خشک و نیمه خشک می تواند در فصل خاصی مشکل آفرین گردد.

ولی چنانچه ساختمان ها بصورت ردیفی و بهم پیوسته باشند و درمقابل وزش توده هوا واقع شوند، معمولاً باد پس از برخورد با آن ها بسمت بالا متمایل می گردد و از روی ساختمان عبور می کند.

در چنین حالتی اگر ساختمان های بعدی در فاصله کوتاهی قرار گرفته باشند دو حالت انفاق می افتد اگر فاصله خیلی کم باشد توده هوا از بالای ساختمان های بعدی نیز رد میشود.

اما اگر فاصله بناهای بعدی قدری بیشتر ازهم باشد جریان اصلی هوا از بالای ساختمان ها رد می شود ولی بین دو ساختمان ممکن است بین دو بنا جریان بوجود آید شبیه تونل باد که ممکن است برای ساکنین بین دو بنا مشکل آفرین شود .

اما اگر فاصله بین دو بنا بیشتر شود جریان هوابین دو بلوک تبدیل به یک جریان و الگوی پیچیده ای می گردد که مرتباً با جریان هوایی که بین دو بلوک فرو می ریزد تداخل پیدا کرده و تداوم می یابد.

مطالب فوق از یک رابطه ریاضی کلی پیروی می کند و آن عبارتست از : که H ارتفاع بنا و W مساحت بین دو بنا می باشد. این رابطه برای ساختمان های شکل ۳ کمتر از ۳/۰ تاحداکثر ۴/۰ است و برای ساختمان های شکل ۴ حدود ۸/۰ تا ۹/۰ است و برای ساختمان های شکل ۵ حدود ۶۵/۰ تا ۷/۰ می باشد.

ساختمان های بلند و بافاصله نزدیک به هم باعث می گردند که جریانات هوای ارتفاع بالا را به سمت پائین منحرف گردد و باعث ایجاد جریان باد در سمت مقابل و حاشیه ساختمان ها می گردد که در این حالت سرعت باد در معابر مجاور سه برابر معابری است که از این بناها فاصله دارند.

در مورد نقش مورفولوژی شهر در رابطه با باد بایستی گفت معماران و طراحان ایرانی در گذشته شناخت خوبی داشته اند ونتیجه ان ایجاد شهرهای قدیمی ایران از جمله یزد ، کرمان ، سمنان و تبس سابق و … می باشد ، که از این رابطه به خوبی جهت ایجاد معابر و هدایت جریان هوا به داخل بناها استفاده کرده اند . در شهرهایی که در کنار رودخانه و یا سواحل واقع شده اند و یا شهرهایی که در مجاورت کوهستان ها قرار گرفته اند و یا شهرهایی که از میان آن ها رودخانه ای در جریان است ، معابر و محلات مجاور آنها را طوری طراحی کرده اند که پیوسته هوای خنکی به سمت مرکز شهر که دارای گرمای بیشتری می باشد جریان داشته باشد ، این هوا به علت آن که خنک تر می باشد به زیر هوای گرم تر مرکز شهر خزیده و نهایتاً باعث تعدیل هوا در نواحی مرکز شهر می گردد. در نواحی مجاور کوهستان ها و اطراف سواحل دریا نیز هوای خنکی تحت عنوان نسیم کوه به دشت و یا نسیم ساحل به دریا و دریا به ساحل جریان دارد که به تعدیل هوا در محلات شهرهای مجاور منجر می گردد . اما احداث بناهای عمود بر مسیر جریانات هوای مذکور مانع از نفوذ آن ها به داخل شهرها می گردد در حالی که معابری که منطبق بر جریان نسیم های مذکور است موجب هدایت این جریانات تا مرکز شهر می گردد که تخلیه شهر را از هوای آلوده امکانپذیر می سازد.

شهر و جزیره گرمایی :

گر چه در این مورد قبلاً نیز صحبت شد ولی برای درک بهتر این موضوع و تأثیر جزیره گرمایی بر شهر و فعالیت شهر بر جزیره حرارتی این بحث را از جهت دیگری مطرح می کنیم.

بر حسب معمول بر اساس آنچه تا کنون بیان کردیم دمای مناطق شهری از حاشیه شهر بیشتر است و شدت آن به عوامل متعددی از جمله وسعت شهر و مورفولوژی شهر بستگی دارد.

وسعت شهر باعث می گردد که جذب انرژی در اثر تغییرات کاربری اراضی دارای پوشش گیاهی به اراضی با پوشش گیاهی کم و یا اصلاً فاقد پوشش گیاهی افزایش یابد . از طرف دیگر انبوه ساخت و سازهای شهری و انبوه تنگاتنگ بناها و ایجاد معابر باریک نیز افزایش دریافت دما را در سطح شهر در پی دارد. این افزایش دما که از طریق تغییر کاربری بوجود می آید . باضافه افزایش مصرف انرژی ناشی از افزایش جمعیت بخصوص در عرض های جغرافیایی که ماه هایی از سال را شهرنشینان با مصرف انواع سوخت های مختلف انرژی مورد نیاز محیط را تأمین می کنند. به افزایش دمای محیط بیرونی نیز منجر می گردد.

البته در عرض های پائین تر جغرافیایی نیز زمانی که بخواهیم هوای درون ساختمان های مسکونی – اداری و تجاری را بوسیله سیستم تهویه مطبوع تنظیم نمائیم مجبور به مصرف انواع انرژی هستیم که خود باعث افزایش دمای محیط بیرونی می شود (کولرهای گازی).

از طرف دیگر کاهش پوشش گیاهی در اثر توسعه شهری نیز افزایش دمای محیط بیرونی را نیز بدنبال دارد زیرا که گیاهان نیز از طریق تبخیر و تعرق بعنوان یک سیستم خنک کننده محیط طبیعی عمل می کنند و در صورتی که از بین برده شوند میزان خنک کنندگی محیط از این طریق کاهش یافته و منجر به گرم شدن محیط بیرونی می شود. از طرف دیگر با توسعه مناطق شهری از میزان نفوذ پذیری زمین کاسته می گردد و در عوض آب هایی که بایستی در زمین فرو رفته و باعث خنکی هوای محیط اطراف خاک شود ، سریعاً توسط سیستم های جمع آوری آب های سطحی از دسترس خارج گردیده ، بنابراین خود تبدیل به عامل افزایش دمای محیط شهر می گردد.

عوامل مورد اشاره باعث می گردد دمای فضای شهر نسبت به نقاط حومه شهر به میزان قابل توجهی تفاوت داشته با شد که این محدوده با درجه حرارت بیشتر از نقاط مجاور جزیره حرارتی شهر نامیده می شود .

از طرف دیگر جزیره حرارتی شهری بر فراز هر شهر در سه بعد به شکل گنبدی شکل می گیرد ، که معمولاً تحت تأثیر بادهای بلند یا کوتاه سینوپتیک قرار می گیرد. در شکل های صفحه بعد این وضعیت نشان داده شده است.

معمولاً یک جزیره حرارتی تا ارتفاع ۱۰۰۰ متری ادامه می یابد و بعد از آن از بین می رود ولی اهمیت آن تا ارتفاع کمی بالاتر از ۵۰ متر است

که تا ارتفاع ۱۵۰ متری کاهش دمای جزیره تا ۲ درجه سانتیگراد می رسد و از ارتفاع ۵۵۰ متری تقریباً اثرات آن از بین می رود.

اثر دیگر جزیره حرارتی کاهش رطوبت نسبی هوای شهر است ، در نتیجه کاهش روزهای آلوده است.

همان طور که قبلاً گفته شده بارندگی و مقدار آن در جزیره حرارتی در همه جا یکسان نیست ، بطوری که برای جزیره حرارتی تهران تفاوت بارندگی غرب تا شرق آن به حدود ۳۰ میلیمتر می رسد.

وجود اختلاف دما بین محدوده جزیره گرمای مستقر بر روی شهر و نواحی مجاور شهر یک جریان جابجایی هوا را باعث می شود که مانند نسیم کوه به دشت است.

تغییرات دما در سطح شهر :

با توجه به اینکه تنوع جنس مواد بکار گرفته شده در ساخت بنا ها در شهرها یکی از ویژگی های آن ها می باشد ، می توان گفت حتی در یک محله کوچک مواد سازنده ساخت و سازها یکسان نمی باشد . لذا شرایط آب و هوایی از جمله دما ، رطوبت ، میزان دریافت انرژی ، بازتاب زمینی ، وزش باد و حتی بارش در تمام سطوح یک شهر یکسان نیست . بر همین اساس شرایط آب و هوایی در شهر با نواحی پیرامونی آن نیز یکسان نمی باشد . زیرا :

– دمای ناشی از مصرف انرژی در شهرها بصورت های گوناگون و بخصوص در زمستان ها باعث تفاوت دما می گردد.

– میزان تبخیر و تعرق با توجه به ویژگی های شهر از نواحی پیرامون کمتر است ، بنابراین میزان درجه حرارت شهر از پیرامون بیشتر است.

– وجود خاک و اراضی کشاورزی در نواحی پیرامونی شهر باعث مصرف دمای بیشتر شده بنابراین بر دمای شهر اثر می گذارد

– سطوح ایزوله شده در سطح شهر باعث می گردد که رواناب حاصل از بارندگی سریعاً از سطوح مذکور تخلیه شده و از دسترس خارج گردد و رطوبتی که می توانست در تعدیل هوای شهر بکار گرفته شود از میان رفته و زمین سریعاً خشک و سپس گرم می شود که باعث افزایش دمای سطح شهر می شود.

– وجود ذرات معلق بیشتر در هوای شهر انرژی تابشی بیشتری را در طول روز دریافت می کنند و در طول شب نیز دمای کمتری را بازتاب می کنند که به افزایش دمای محیط منجر می شود .

– از طرف دیگر سطوح مختلف شهری در تغییرات درجه حرارت شبانه روز مؤثر می باشند . زیرا با توجه به شرایط سطوح مذکور همان طور که در طول روز با دریافت انرژی تابشی بیشتر گرما می شوند ، به همان سرعت نیز انرژی بدست آورده را در شب از دست می دهند ، بنابراین تفاوت درجه حرارت در طول شبانه روز نواحی شهری از نواحی پیرامونی بیشتر است .

این مسئله حتی در درون شهر نیز از نقطه ای با کاربری متغیر با نقطه دیگر تفاوت دارد. مثلاً فضاهای سبز شهری و پارک ها تا دو سوم انرژی تابشی را صرف فرایند تبخیر و تعرق می کنند که با ایجاد میکروکلیمات های درون شهر منجر می شود که برای نمونه پارک شهر تهران در روزهای مرداد ماه با خیابان های اطراف بین ۶ تا ۱۰ درجه سانتیگراد تفاوت درجه حرارت دارد.

در خیابان های اطراف فضاهای سبز شهری دو سوم انرژی دریافتی به صرف گرم شدن هوای شهر می گردد و یک سوم دیگر نیز در دیوارها و بناهای مشرف به خیابان ها ذخیره می شود. که خود نهایتاً باعث گرم شدن محیط می گردد.

نقش دمای ذخیره شده در دیوارها و بناها در گرم کردن محیط در بعداز ظهرها و اوایل شب بخوبی محسوس است . این دما می تواند توسط عوامل دیگری باعث پدیده اینورژن گردد که میزان آن در تهران حدود ۲۷۰ روز در سال است . پدیده اینورژن یا وارونگی پدیده ایست که بیشتر در نواحی شهری و صنعتی روی می دهد ، و فرایند آن باین ترتیب است که در شرایط معمولی در سطح زمین با افزایش ارتفاع با کاهش دما روبرو هستیم ولی در شرایط اینورژن با افزایش ارتفاع با افزایش دما روبرو هستیم لذا در این مواقع هوا در سطح زمین سرد است و بعلت استقرار پرفشار بر روی شهر هوایی که گرم می شود امکان صعود ندارد بنابراین در زیر لایه های پرفشار هوایی که مرتباً از سطح شهر صعود می کند متراکم شده و امکان جابجایی ندارد . و این عدم جابجایی باعث می گردد که مرتباً بر غلظت هوای شهر افزوده گردد که خود مشکلات مختلفی را در شهر ایجاد می کند.

عوامل تأثیر گذار بر درجه حرارت شهر:

با توجه به مطالب بیان شده و میزان عوامل زیر را از جمله عوامل تأثیر گذار بر افزایش درجه حرارت شهر دانست .

یک : تغییر در موازنه انرژی تابشی در نتیجه ترکیبات موجود در فضای شهر و جنس و رنگ مصالح بکار رفته در ساخت و سازها.

دو : تغییر در انرژی بازتابی به علت جذب انرژی توسط سطوح رنگی متفاوت شهری و معابر شهری.

سه: وجود منابع گرمایی متعدد.

چهار: کاهش سرعت جابجایی هوا در سطح شهر در رابطه با شرایط بافت شهر و معابر آن .

پنج : کاهش سطوح تبخیر و تعرق.

شش: وجود مواد آلوده کننده در اتمسفر که شامل دود ، گازهای آلوده زا ، آیروسل ها (شامل ذرات کربن ، سیلیکات ، آلومین و … می باشد ) و احتمالاً مواد رادیواکتیویته که غیر از نقش آلودگی که دارند گرمازا نیز هستند.

ذرات موجود در اتمسفر جو باعث افزایش بیشتر تابش خورشیدی در لایه های مجاور سطح زمین می شوند بطوری که مطالعات انجام شده نشان می دهد به علت وجود مواد مذکور در اتمسفر شهر میزان دریافت انرژی تابشی خورشید ۵ تا ۶ برابر بیشتر از نواحی مجاور شهری می باشد و چون وزش باد هم در سطح شهر کاهش دارد و این مواد کمتر می توانند از آسمان شهر دور شوند بنابراین در شهرها و بخصوص مراکز آن ها ضمن گرم تر بودن هوا ، هوا آلوده تر است ، کاهش دید کمتراست و اینورژن در این نقاط بیشتر اتفاق می افتد.

هفت: گازهای عامل آلودگی که شامل دی اکسید کربن ، منو اکسید کربن ، هیدروکربورها ، اکسیدهای نیتروژن و ترکیبات گوگردی که مقدار آنها به قسمت در میلیون اندازه گیری می شوند و با علامت ppm مشخص می شود نتیجه فعالیت های ترافیکی اتومبیل ها در سطح شهر ، فعالیت کارخانه های صنعتی ، سوخت فسیلی مصرفی در مراکز مسکونی و تجاری و اداری می باشد . آلودگی هوای شهر ها بوسیله این دسته گازها منطبق است با ساعات معمولی فعالیت شهرنشینان یعنی بین ساعت ۸ صبح تا ۴ بعد از ظهر ، برخی از گازها مثل اکسیدهای ازت No-No2 و اوزون O3 بین ساعات ۱۰ تا ۱۲ به حداکثر می رسد . افزایش این گازها و ذرات آیروسل در اتمسفر شهرها در برخی از موارد دمای شهرها را نسبت به نواحی مجاور بین ۱۲ تا ۱۴ درجه سانتیگراد افزایش می دهد.

اثرات مواد آلوده کننده اتمسفر بر آب و هوای شهرها :

اثر مواد آلوده کننده را بر آب و هوای شهرها می توان بصورت زیر تقسیم بندی نمود:

یک : تأثیر بر پخش تابش خورشیدی و کاهش قابلیت دید.

دو: جذب تشعشعات ماوراء بنفش توسط مواد آلاینده جو و افزایش درجه حرارت

سه: انتقال و جابجایی مواد آلاینده در سطح محلات شهر

چهار: ایجاد مه و بارش های اسیدی

پنج: افزایش روزها و ساعات انیورژن

شش: جلوگیری از بازتاب زمین و ایجاد شرایط گلخانه ای

۸-۳-نقش منفی ساختمان های بلند بر شهر

یک : ایجاد مانع در تعدیل دما و رطوبت

دو : ایجاد مانع در جهت جابجایی توده های هوا که آلودگی بیشتر هوا را در پی دارد.

سه : نحوه استقرار ساختمان های بلند و افزایش آمد و شد وسائل نقلیه به آلودگی هوا در فضاهای مجاور این ساختمان ها منجر می شود . (الهیه)

چهار: جلوگیری از تابش مستقیم نور خورشید به طبقات پائین ساختمان های مقابل مجاور .

پنج: باعث افزایش مصرف انرژی می گردند.

شش : افزایش فشار ناشی از وزن ساختمان های بلند بر خاک و لایه های زیرین باعث شکستن برخی از لایه ها و نفوذ فاضلاب آب ها به منابع زیر زمینی آب می گردد.

هفت : افزایش آسب پذیری در مقابل امواج زمین لرزه

هشت : جلوگیری از اشراف به فضاهای باز و چشم اندازهای عمومی و طبیعی اطراف

نه : افزایش آلودگی صوتی و هوا در اثر عبور وسائل نقلیه ، در طبقات بالا بیشتر از طبقات پائین است.

ده : افزایش هزینه های مقابله با آلودگی صوتی و هوا ، بو ، بسته شدن پنجره ها ، پرده ها در نتیجه استفاده از مصرف بیشتر سوخت برای روشنایی مصنوعی در روز

یازده : عدم دسترسی به هوای سالم بیشتر

دوازده : تأثیر بر شبکه های رفت و آمد شهری به دلیل تراکم بیشتر در این ساختمان ها

سیزده : تأثیر مستقیم بر روی شبکه تأسیسات شهری

چهارده : کاهش و یا فقدان فضاهای باز جهت فعالیت کودکان و نوجوانان

پانزده: اشراف به محیط های خصوصی که از نظر فرهنگی و اجتماعی و روانی قابل تأمل است.

میزان مواد آلوده کننده ناشی از فعالیت های شخصی

بر اساس مطالعات انجام شده در یک شهر یک میلیون نفری در آمریکا مقادیر زیر بصورت ذرات ریز توسط انسان ها در فعالیت های شخصی شان در یک شبانه روز تولید و به هوای شهر اضافه شده است.

عطر مصرفی ۵۰۰ کیلو

دود سیگار معمولی ۳۳۰۰ کیلو

دود سیگار برگ ۶۰۰ کیلو

ذرات ناشی از سایش کفش ها ۸۰۰ کیلو

تقسیم بندی نواحی اقلیمی

مدارک موجود حداقل از ۵۰۰ سال قبل از میلاد نشان می دهد که انسان در آن زمان توانسته بود که مناطق جغرافیایی و اقلیمی بین مداری- حاره ای و قطبی را شناسایی می کند و با تفاوت های بین سرزمین های سرد قطبی در نیمکره شمالی و معتدله و حاره ای آشنا بوده است.

بطلیموس در ۱۶۸ سال قبل از میلاد زمین را به هفت اقلیم تقسیم نموده بود. از سال ۱۹۰۹ تا ۱۹۸۰ بیش از ۲۷ نوع تقسیم بندی اقلیمی توسط اقلیم شناسان ارائه شده بود که کلیه این تقسیم بندی ها را می توان در دو گروه تجربی و ژنتیکی طبقه بندی نمود که در اینجا فقط به روش کار اشاره می کنیم .

-روش تجربی :

روش تجربی برای موارد زیر بکار می رود :

– فعالیت های کشاورزی

– نیاز آبی پوشش گیاهی

– پراکنش جغرافیایی پوشش گیاهی

– توجیه پدیده های ژنومورفولوژیکی

– تشکیل و پراکنش جغرافیایی خاک ها

– نقش قاره ها و اقیانوس ها در ایجاد شرایط جغرافیایی

روش تجربی بعلت بکارگیری شواهد و عوامل زیر دارای نقاط ضعفی می باشد که همیشه جوابگو نبوده و واقعیت ها را مشخص نمی کند.

– استفاده از فاکتور پوشش گیاهی برای مرزبندی

– استفاده از معیارهای قرار دادی

– عدم توجه به عوامل جوی منطقه ای و محلی

– عدم توجه به رفتارهای متقابل عناصر اقلیمی

– عدم توجه به دوره های اقلیمی

بنیان گذاران و پیروان این روش عبارتند از : کوپن – پنک – دومارتن – میلر – پاسا- ج : واهل – تورنث ویت – پگی – آمبرژه و …

روش تقسیم بندی ژنتیکی :

در این روش طبقه بندی بر اساس عوامل پدید آورنده اقلیم انجام می پذیرد که عبارتند از : تابش خورشیدی – توده های هوا – گردش عمومی جو که بنیان گذاران این روش : افرادی مثل بلکو ۱۹۵۶ – فلون ۱۹۵۸ اولیور ۱۹۷۰ و ترجونک ۱۹۷۰ می باشند.

تقسیم بندی آب و هوا در ایران :

بطور کلی مطالعات علمی آب و هوایی در ایران از سابقه چندانی برخوردار نیست . اولین بار محمد حسن  گنجی  در سال ۱۹۵۵ آب وهوای ایران را بر اساس تقسیم بندی کوپن تقسیم بندی نمود و سپس در ۱۹۶۵ عدل در تقسیم بندی گنجی با توجه به شواهد پوشش گیاهی تغییراتی ایجاد نمود . در سال ۱۹۷۱ ثابتی طبقه بندی آمبرژه ، و گوسن را برای تقسیم بندی اقلیم ایران بکار گرفت و سپس در ۱۹۹۳ صالحی و در ۱۹۹۳ کسمایی و ۱۹۹۶ جوادی تقسیم بندی های اقلیمی ایران را بیان کردند. که در این میان تقسیم بندی کسمایی بر اساس تابش خورشدی ارائه شده و طی آن ایران به ۸ گروه اقلیمی تقسیم شده است.

روش کسمایی برای مطالعات شهری به ارائه جدول بیوکلیماتیک برای نواحی اقلیمی منجر شد که بر اساس آن شرایط هر منطقه و رابطه آن با مسکن و محیط مسکونی تعیین می شود.

در حال حاضر در مطالعات جغرافیایی طبیعی از روش های کوپن – آمبرژه – دومارتن – سیلینیانف و استرالر و …. استفاده می شود. ولی توصیه می شود در مطالعات شهری بیشتر از روش کسمایی و یا ماهانی استفاده شود.

در این بحث با توجه به اینکه قسمت اعظم مناطق ایران جزء مناطق نیمه خشک و خشک قرار می گیرد بنای مطالعه بر اساس شهرهای این مناطق قرار گرفته و از این نظر مشکلات این شهرها را در رابطه با اقلیم مورد بررسی قرار می دهیم.

یک : خشکی هوا ، به علل مختلف جغرافیایی بیشتر نقاط ایران با کمبود رطوبت روبرو می باشد.

خشکی هوا و عدم رطوبت کافی بر اختلاف دمای شب و روز در طول سال تأثیر می گذارد. که این دو که بر هم تأثیر می گذارند معماری خاصی را بوجود می آورند که در گذشته بسیار مشخص بوده است (توجه نمائید به بناهای شهرهایی مثل یزد و کرمان) که امروز به آن معماری همساز با اقلیم گفته می شود و کسمایی و کمالی و علیخانی معیارهایی برای آن ارائه داده اند.

با توجه به گسترش جغرافیایی مناطق خشک و تنوعی که در میان این مناطق وجود دارد معیارهای ارائه شده کاربرد عمومی نداشته بلکه باید برای هر منطقه معیار جداگانه ای ارائه شود، برای مثال بندرعباس و یزد هر دو جزء مناطق خشک ایران محسوب می شوند ولی در بندرعباس رطوبت هوا برای نیمی از سال خود مشکل آفرین است در حالیکه در یزد عدم رطوبت هوا همیشه یک عامل است که تأثیر منفی دارد.

معیارهای اقلیمی که بر آسایش مؤثر هستند بطور معمول دو دسته اند. یکدسته معیارهایی هستند که بر اساس احساس سرما و گرما تأکید دارند و دسته دیگر شاخص هایی که بر اساس فعالیت های بیولوژیکی تعیین می شوند.

در این میان کارل ماهانی ، روشی را به همراه جداولی ارائه می دهد که بر اساس آن جداول که خود بر اساس شرایط آب و هوایی تنظیم شده است ، معماری همساز با اقلیم را در شرایط امروز جهان ارائه می دهد . در معیارهای وی دما – باد – رطوبت و بارش نقش اصلی را دارند.

در روش ماهان ابتدا میانگین ماهیانه دما (حداکثر- حداقل) و نوسانات ما هیانه آن مشخص می شود ، سپس مشخصات رطوبتی باد غالب و مقایسه دمای حداکثر و حداقل ماهانه مورد بررسی قرار می گیرد و با قرار دادن اطلاعات درجدول فرم یک و فرم دو (کتاب شهرهای مناطق خشک ۱۶۸ و ۱۶۹) پیشنهادات لازم را ارائه می دهد.

از افرد دیگری که در این زمینه کار کرده اند گیونی می با شد . وی با ارائه یک جدول میزان کارآیی یک ساختمان و محدوده های آن را مشخص می کند

تطابق شهرها با شرایط اقلیمی :

یک : بافت شهر : نقشه هر شهر نشان دهنده بافت شهر است و نشان دهنده فضاهای مسکونی و ایجاد سیمای شهر ، بافت شهر فرایندی پویا می باشد که ممکن است آشفته و درهم باشد و یا از نظمی خاص پیروی می کند.

شهرهای مناطق خشک در ایران معمولاً شعاعی و متحدالمرکز بوده و از ویژگی های درون گرایی و تمرکز مساکن متأثر است . گاهی ممکن است دارای چند هسته بوده باشند.

شهرهای سنتی بافتی یکپارچه و متجانس دارند و بطور کلی فشرده و در ارتباط تنگاتنگ هستند و این وضعیت باعث شده که سطوح ساختمانی حداقل شرایط لازم در معرض تابش مستقیم قرار گرفتن را داشته باشد که آسایش بیشتر اهالی و ساکنین را در پی داشته باشد.

بطور کلی بافت فشرده در این شهرها مزیت های زیر را دارا بوده :

یک : سهولت حرکت و دسترسی

دو: امکان ایجاد شرایط آسایش اقلیمی

سه : کاهش تأثیر بادهای گرم و مزاحم و همچنین گرد و غبار

چهار: افزایش ضریب امنیت

در این شهرها فضاهای خالی و باز به حداقل رسیده و اگر هم باشد بیشتر بصورت صحن و حیاط مساجد و مراقد شریفه – تکایا – کاروانسراها و میادینی می باشد و گرنه بیشتر فضاها توسط سقف پوشیده شده است . بنابراین تابش خورشید بطور مستقیم بسیار کم است ، زیرا عکس این وضعیت باعث افزایش دما در روز و کاهش دما در شب است.

بافت شهر علاوه بر این تابعی از دسترسی به منابع آب نیز می باشد .

بافت معابر – معابر تنگ و پیچ در پیچ و پوشیده و در پاره ای مواقع دارای ساباط می باشد .

-روش های مقابله با شرایط اقلیمی در نواحی گرم و خشک و نیمه خشک :

یک : انتخاب رنگ سفید برای جلوگیری از جذب انرژی یا هر رنگی که بازتاب انرژی خورشیدی را آسان کند.

دو: احداث معابر باریک که از دریافت انرژی کمتری برخوردار است.

سه: ایجاد معابر با پیچ و خم زیاد

چهار: کاشت درختان سایه دار در معابر

پنج: مسقف نمودن برخی از معابر که امکانپذیر است.

شش : ساخت دیوارهای ضخیم (در شرایط فعلی اقتصادی نیست.)

هشت : نصب پنجره های کوچک – مشبک و بیشتر به شمال ورو به جهت باد غالب بیشتر در قسمت بالا و نزدیک به سقف.

هشت : استفاده نمودن از مصالح بومی (در شرایط حاضر مورد استقبال قرار ندارد)

نه: استفاده از تاق های گنبدی یا ضربی با منافذی در سقف (با در نظر گرفتن کلیه جوانب)

ده: ساخت ایوان مسقف در جلوی پنجره ها و اتاق ها و ورودی ها بمنظور جلوگیری از تابش مستقیم آفتاب.

یازده : ساخت بادگیر در جهت بادهای غالب جهت نفوذ هوای مناسب بدرون سازه ها

دوازده : ساخت کنسول هایی در جلو پنجره هایی که امکان ساخت ایوان مسقف در جلوی آن ها وجود ندارد.

سیزده : کاشت درختان و گیاهان در جلوی پنجره ها

چهارده : ایجاد حوض خانه و پاسیو در داخل ساختمان ها

پانزده : ساخت بنا در ضلع جنوبی محوطه های باز

شانزده : آجر فرش کردن معابر بجای اسفالت کردن

روش های مقابله با شرایط اقلیمی در مناطق معتدل :

در این گونه مناطق با توجه به اینکه شرایط اقلیمی چندان بازدارنده و مزاحم نیستند ، کمتر طرح یا طرح هایی اجرا می شود که متأثر از تأثیر گذاری شدید اقلیمی باشد ولی با توجه به این که در این دو شرایط آب و هوایی میزان بارندگی قابل توجه است و از این مقدار بارندگی میزان قابل توجهی از آن بصورت برف خواهد بود لذا شرایط زیر باید وجود داشته باشد:

یک : معابر سنگفرش یا بهر حال توسط آجر یا موزائیک و یا اسفالت ایزوله شود تا از ایجاد گل و گل آلودگی جلوگیری شود.

دو: معابر و مراکز خرید مسقف باشد تا زمان بارندگی مشکلاتی ایجاد نشود.

سه: بام خانه ها شیبدار در نظر گرفته شود.

چهار: پنجره ها بیشتر دو جداره در نظر گرفته شود.

پنج: پنجره ها رو به جنوب قرار گیرند تا امکان استفاده از انرژی تابشی خورشیدی در فصل زمستان که مایل می تابد وجود داشته باشد.

شش : در ساختمان ها امکانات نصب دستگاه های گرمایشی پیش بینی شود.

به نقل از وبلاگ جغرافیای طبیعی (اقلیم شناسی) http://geogeraphical.blogfa.com/post-1060.aspx



مطالب مرتبط

نویسنده : دانشجو Iran (ISLAMIC Republic Of)
تاریخ : شنبه, تیر ۱۴ام, ۱۳۹۳
ساعت : ۱۵:۲۱

باسلام
من دانشجوی ارشد رشته ی جغرافیا وبرنامه ریزی شهری هستم و اطلاعاتی درباره تاثیر سطح پشت بام های سفید در کاهش دما و بارش میخواستم. اگر ممکن است مقالات مرتبط با این موضوع را برای بنده ارسال بفرمایید
بانهایت تشکر

نویسنده : سید اسعد حسینی Finland
تاریخ : یکشنبه, تیر ۱۵ام, ۱۳۹۳
ساعت : ۰۸:۳۲

با سلام و احترام
در این زمینه مقالاتی در اختیارم ندارم میتونید به سایت های SID و Civilica و همچنین وب سایت ژورنال های مرتبط مراجعه بفرمایید.
با تشکر

نویسنده : کیا سلطانی Iran (ISLAMIC Republic Of)
تاریخ : یکشنبه, تیر ۲۲ام, ۱۳۹۳
ساعت : ۱۲:۲۹

با سلام و احترام مطالب مفیدی بود من دانشجوی شهرسازی هستم ودر نظر دارم راجع به (اثرفاصله گذاری بین بناهای مستقر درزمینهای همجوار در طول یک خیابا ن در ایجاد کریدور جریان هوا (عمود بر طول خیابان)) در کاهش آلودگی هوای شهری تحقیق کنم لطفا اگر منابعی وجود دارد راهنمائی بفرمائید با تشک و احترام کیا سلطانی

نویسنده : سید اسعد حسینی Iran (ISLAMIC Republic Of)
تاریخ : یکشنبه, تیر ۲۲ام, ۱۳۹۳
ساعت : ۱۵:۴۰

با سلام و احترام جناب سلطانی
منبعی در این زمینه در اختیار ندارم به لینک های زیر یه سری بزنید حتما مطالب مفیدی پیدا خواهید کرد.
http://www.sid.ir
http://www.civilica.com
http://www.irandoc.ac.ir
http://link.springer.com/
http://www.sciencedirect.com/

نویسنده : Yasaman France
تاریخ : سه شنبه, فروردین ۱۷ام, ۱۳۹۵
ساعت : ۰۶:۵۵

سلام
خیلی ممنون برای مطالب مفیدتون.
من دانشجوی شهرسازی هستم و در نظر دارم روی ایجادجزایر گرمایی با تغییر شیوه شهرسازی کار کنم. اصلا علمی روی اقلیم شناسی ندارم. می خوام اثبات کنم که در یک محله جزیره گرمایی ایجاد شده .نمی دونم به چه روشی ولی فکر می کنم با دسترسی به آمار تغییرات دما در محله x بتونم نشون بدم که مثلا در ۳۰ سال گذشته با این شیوه ی شهرسازی در محله x میانگین دما ۲۵ بوده و حالا ۳۰ شده.
ولی مشکل من اینه که آیا اصلا ما آماری از دمای جاهای مختلف شهر دارم یا نه؟ در واقع آماری از میکروکلیمات ها

نویسنده : سید اسعد حسینی Iran (ISLAMIC Republic Of)
تاریخ : یکشنبه, اردیبهشت ۵ام, ۱۳۹۵
ساعت : ۰۶:۴۵

با سلام
نه متاسفانه چنین آماری در دسترس نیست مگر از تصاویر ماهواره ای و…. استخراج گردد.
موفق باشید

نویسنده : مینا Iran (ISLAMIC Republic Of)
تاریخ : دوشنبه, خرداد ۲۴ام, ۱۳۹۵
ساعت : ۰۴:۲۹

با سلام
من دانشجوی ارشد آلودگی محیط زیست هستم. لطفا اگر مطالبی راجع به گنبد غبار شهری دارید در اختیارم قرار بدید. این نکته رو ذکر کنم که منظورم جزایر حرارتی نیست بلکه صرفا راجع به گنبد غبار شهری نیاز به مطالبی دارم.

نویسنده : سید اسعد حسینی Iran (ISLAMIC Republic Of)
تاریخ : سه شنبه, آذر ۲ام, ۱۳۹۵
ساعت : ۰۱:۴۶

با سلام
نه متاسفانه مطلب قابل ارسالی در اختیار ندارم.
تشکر

نویسنده : Z
تاریخ : دوشنبه, آبان ۲۴ام, ۱۳۹۵
ساعت : ۱۴:۴۲

با سلام
لطفا درمورد پایداری وناپایداری هوای شهری و کانون های مصنوعی ایجاد گرما اگه میتونید منابعی معرفی کنید برا کنفرانس لازم دارم.باتشکر از زحماتتون

نویسنده : سید اسعد حسینی Iran (ISLAMIC Republic Of)
تاریخ : جمعه, آبان ۲۸ام, ۱۳۹۵
ساعت : ۰۱:۵۲

با سلام
مقالات متعددی در این زمینه انجام شده که از اینترنت قابل دریافت است کتاب زیر نیز مناسب است
آب و هواشناسی شهری/ دکتر حسین محمدی/ دانشگاه تهران








avatar

نویسنده: سید اسعد حسینی

دکتری اقلیم شناسی از دانشگاه محقق اردبیلی