صمیمانه ای با استاد دانشمند و تلاشگر، جناب دکتر محمود خسروی عزیز
مصاحبه صمیمانه پنجم را خدمت استاد مهربان ،دانشمند و وب مستر خدوم خبرنامه انجمن ایرانی اقلیم شناسی جناب آقای دکتر خسروی بودیم که عینا تقدیم حضورتان می گردد.
استاد عزیزوگرانسنگ جناب آقای دکتر خسروی عزیز: در یک کلام خداقوت و عرض تشکر از بابت تمام زحماتی که طی این سالیان برای ارتقای دانش والای اقلیم شناسی کشیده اید.
جناب آقای فاطمی
با سلام و تشکر از جنابعالی به خاطر پرداختن به این بحث مهم من سعی کردم در قالبی محاورهای و در حد بضاعت علمی خودم پاسخهای صریح و کوتاهی به سوالات مطروحه داشته باشم .پرداختن کامل به این مباحث نیازمند برگزاری کرسیهای آزاداندیشی و جلسات منظره است که انشاا…در کنفرانس آتی آب و هواشناسی ایران باید موردتوجه قرار گیرد.
۱- آینده رشته جغرافیا (هم آینده علمی و هم آینده شغلی) را چگونه می بینید؟
-نگاه من به آینده علم جغرافیا همانند بسیاری از همکاران که اعلام نظر فرمودند امیدوارکننده است.الآن در کشور دانشکدههای جغرافیایی قوی با نیروهای جوان و کارآمد و دانشجویان مستعدی داریم اینها آینده این علم را میسازند.اگر کشور بخواهد پیشرفت کند به نیروهای باسواد و کارآمد نیاز دارد.جغرافیدانها با توجه به احاطه به دانش برنامهریزی محیطی ،آمایش سرزمین ،تکنیک های تحلیل مکانی و برنامهریزیهای منطقهای سهم مهمی در این توسعه میتوانند داشته باشند.اینکه عدم اشتغال را معیاری برای کارامدی رشته علمی بدانیم این شاخص خوبی نیست.مثلاً در رشتههای علوم کامپیوتر بیشترین آمار بیکاری راداریم آیا میتوان این رشته را ناکارآمد و غیرضروری دانست؟وضعیت رشته ما از بسیاری از رشتههای کشاورزی ،معماری،کامپیوتر،مدیریت و علوم انسانی بدتر نیست.از سویی باید بپذیریم که در هیچ رشتهای بهصرف داشتن مدرک دانشگاهی مجوز اشتغال صادر نمیشود بلکه باید شخص کارآمد و باسواد باشد.شرایط مملکت هم در موضوع اشتغال مهم است.متأسفانه الآن شرایط اقتصادی کشور مناسب نیست.بخش دولتی در ایران بسیار فربه و متورم است نمیتوان انتظار داشت برای همه فارغالتحصیلان اشتغال ایجاد کند.اگر گشایشی درزمینهٔ اقتصادی ایجاد شود بخش خصوصی و شرکتهای دانشبنیان میتوانند با جذب مدیران کارآفرین از متخصصان باسواد و خلاق جغرافیا و اقلیمشناسی امکان اشتغال برای تعداد قابلتوجهی از متقاضیان کار را فراهم آورد.اساتید و دانشگاهها نیز بایستی باتربیت نیروهای کارآمد و آموزشهای کاربردی زمینه کار برای فارغالتحصیلان را فراهم آورد.
اگر کمی اعتمادبهنفس را در بین جغرافیدانان به وجود آید امکان ورود آنها به کارهای تخصصی و مشارکت آنها در طرحهای ملی و منطقهای فراهم میآید .بنابراین باید به آینده امیدوار بود و اجازه نداد دلسردی و یاس در بین جامعه جغرافیای ما حاکم شود.
۲- اگر بخواهیم نگاهی آسیب شناسانه به گذشته جغرافیا و جامعه اقلیمی داشته باشیم مهم ترین آسیب ها را چه می دانید؟
-همانطور که آقای دکتر عساکره فرمودند درگذشتهای نهچندان دور استفاده از دانش کامپیوتر و دادهکاوی به شکل امروز امکانپذیر نبود ولی انگیزه در بین اساتید و دانشجویان زیاد بود بهنحویکه بسیاری از تحقیقات ارزشمند در آن دوران انجام شد.در بسیاری از رشتهها و ازجمله اقلیمشناسی محقق با تفکر زیاد روی رابطه پدیدهها باقدرت بالایی مسائل را تجزیهوتحلیل و تفسیر مینمود.هرچند امروزه امکانات نرمافزاری و پایگاههای دادهای فراوانی در اختیار همه است اما متأسفانه قدرت تحلیل محققین و دانشجویان ضعیفتر شده است درحالیکه انتظار میرود با توجه به اینهمه امکانات قدرت تحلیل جغرافیایی بالاتر باشد.علت آن متکی شدن بیشازحد دانشجویان به بکار گیری صرف مدلها و دلخوش کردن به چاپ نتایج خروجی آنها میباشد درحالیکه بسیاری از این خروجیها باید با توجه به قوانین جغرافیایی و اقلیمی تحلیل شوند.بسیاری مقالات و پایاننامههایی که مطالعه میکنیم در بخش تحلیلی و بخصوص نتیجهگیری ضعیف هستند.بسیاری Results را در Conclusion تکرار میکنند.حال آنکه ، نتیجهگیری چیزی ورای تفسیر ساده نتایج است.محقق باید از فکر خود یافتهها را با توجه به قوانین علوم طبیعی تفسیر کند.
آسیب دیگری که وجود دارد درگذشته دانشجویان تحصیلات تکمیلی کم بود و لذا تحقیقات کمتر تکراری بودند متأسفانه با رشد لجامگسیخته تحصیلات تکمیلی بسیاری مقالات و تحقیقات بهصورت کلیشهای تکرار میشدند.به خاطر دارم در سال ۱۳۶۶ که من دوره ارشد میخواندم در رشته ارشد جغرافیای طبیعی در ایران کلاً کمتر از ۱۲ نفر دانشجو وجود داشت که ما همه زمینههای تحقیقاتی آنها را میدانستیم ولی امروزه متأسفانه گاهی در یک دانشگاه چند برابر این دانشجو وجود دارد و کارهای تکراری انجام میشود.
آسیب بعدی که باید به آن پرداخت تکثر شدید رشتههای منشعب از جغرافیا بخصوص در ارشد و دکتری میباشد.این امر موجب تعریف دروسی میشود که نهچندان کاربردی هستند و نه استاد متخصص برای آن وجود دارد.از سویی دانشجو از بسیاری دروس پایه و کاربردی محروم میشود.درگذشته دور تاریخ و جغرافیا را یکرشته محسوب میکردند این هم یک آسیب بود و امروز مثل ما فقط در اقلیمشناسی ۷ گرایش داریم جدا از تأمین استاد این تنوع برنامهریزی و گرفتن دانشجوی زیاد در گرایشهای مختلف ضمن افزایش کمیت دانشجو امکان ارائه مناسب آموزش را فراهم نمیکند.اقلیمشناسی میتوانست همان اقلیمشناسی باشد منتهی همانند سابق پایاننامه یا رساله هر شخص تعیینکننده گرایش فرد باشد.در دوره دکتری این مسئله جدیتر است.انشا ا… در نشست دانشگاه تبریز به این مشکل پرداخته خواهد شد.وزارت علوم نیز محدودیتهایی را ایجاد کرده است.
دروس تعریفشده نیز باید بازنگری شود برخی دروس چندان کاربردی نیستند و منابع آنهم بهراحتی در اختیار دانشجو نیست و متأسفانه برخی دروس بر اساس کتبی که قبلاً انتشار پیداکرده طراحیشده است.درحالیکه اساس باید نیاز دانش اقلیمشناسی و جغرافیا و آینده فارغالتحصیلان باشد.
آسیب دیگری که درگذشته هم وجود داشت عدم ارتباط سازنده بینالمللی بین دانش اقلیم و جغرافیا با خارج از کشور است.بههرحال جامعه علمی ما درزمینه پیشرفت مرزهای دانش وظایفی به عهده دارد و دانشگاهها مسئول این کار هستند.من فکر میکنم هم درگذشته و هم الآن در مورد دانش اقلیم و جغرافیا در مقایسه با رشتههای علوم پایه و مهندسی موفقیت زیادی در این زمینه نداشتهایم.علت آن عدم وجود زیرساختهای مناسب و ارتباط ضعیف بینالمللی جغرافیدانها با خارج بوده است.از سویی تراکم کاری و اشتغال بیشازحد اساتید درحوزه آموزش فرصت کافی برای نوآوری و توسعه مرزهای دانش را از آنها گرفته است.بنابراین ما بیشتر از ترجمه دانش دیگران استفاده میکنیم.کلیشهای شدن تحقیقات بخصوص در اقلیمشناسی در سالهای اخیر بسیار مرسوم شده است که اینیک آسیب جدی است.بامطالعه مقالهای خارجی و استفاده از متن و روش تحقیق آن با واردکردن دادهها در داخل آن کلیشه حتی از نتایج آن استفاده میکنند.این نمونه تحقیقات بعداً توسط دانشجویان دیگر با همان روال روی مناطق مختلف کشور حتی ایستگاه به ایستگاه عمل میشود و هر یک مقالهای یا پایاننامهای جداگانه میشود درحالیکه اصلاً کسی بررسی نکرده آیا این روش قابلیت استفاده در این موضوع یا منطقه را داشته است؟
آسیب دیگر تأکیدی است که در سالهای اخیر روی شمارش کمی مقالات بهعنوان شاخص تولید علم و سواد محقق شده است.بهنحویکه برخی مثلاً ادعا میکنند در یک سال ۳۰ مقاله نوشتهاند.بسیاری مقالات از دادههای غیر اصیل و تقلبی تهیهشدهاند،برخی نیز کپی شده کارهای دیگران هستند.این مقالات بیشتر در مجلات کم اعتبار و یا تقلبی خارجی چاپ میشوند و گاه هزینههای زیادی بابت آنها پرداخت میشود.حال تصور کنید یک دانشجوی علاقهمند که روی یک موضوع خوب کار اصیل انجام داده و برای چاپ یک یا دو مقاله گاه تا ۲ سال در صف انتظار میماند درحالیکه همکلاسیهای ضعیف او با خرید یا تهیه مقالهای ضعیف و چاپ آن در این مجلات گاهی در مصاحبههای دکتری و استخدامی موفقترند!! اینیک آسیب جدی است که انگیزهها را از بین میبرد و دانش ما را از هویت خالی میکند.گاهی از این افراد حتی از یک پاسخ ساده راجع به مقاله خودش ، اظهار بیاطلاعی میکند چون گاهی در جریان تولید آن نبوده است!! و اسامی آنها بهصورت ضربدری در مقالاتی که هیچ نقشی در تولید آن نداشتهاند درجشده است.متأسفانه این مشکل تنها دانشجویان را شامل نمیشود!!.در مورد کتاب وضعیت از این هم بدتر است.اگر کتاب مبانی آب و هواشناسی سالهای سال ماندگار است به دلیل زحمات سالهای طولانی نویسندگان آن است که حاصل تجربیات و دود چراغ خوردن آنها است و بر تمامی بخشهای آن احاطه داشتهاند.درحالیکه الآن با دانلود یک کتاب خارجی بدون حتی احاطه بر بخشی از مطالب آن محققین محترم به ترجمه آن پرداخته و گاهی به نام تألیف آن را چاپ میکنند.(حال بحث کپی رایت هم که بماند).مؤسساتی گاهی ایمیل میزنند که شما موضوع کتاب را بدهید ظرف ۲ ماه کتاب را تحویل بگیرید.از این نوع کتابها هم متأسفانه زیاد شده است.کسی کتابی چاپ کرده که حتی یکفصل آن را نه تدریس و نه خوانده است……. بگذریم .اینها آسیب است.جوانان ما باید به این مسائل دقت کافی داشته باشند.
۳- بسیاری ازاقلیم شناسان معتقدند که تحقیقات اقلیمی در ایران به بن بست رسیده است و دیگر موضوعات قابل توجهی در این حوزه وجود ندارد و تقریباً بر روی اکثر موارد کار شده است آیا شما با این نظر موافقید؟ اگر بخواهید چند زمینه نو در حوزه اقلیم شناسی ایران مطرح نمایید به چه موضوعاتی اشاره خواهید نمود؟
-علت این احساس که زمینه برای تحقیقات جدید وجود ندارد متأسفانه ناشی از روحیه منفعتطلبی و عدم رفتن به سمت دانش بومی کشور است.به نظر من هنریک محقق شناخت مسئله پژوهش است اگر درست تعریف شود منجر به نتایج خوب خواهد شد.در سالهای اخیر با توجه به رشد کمی دانشجویان بسیاری به دنبال صرفاً نوشتن یک پایاننامه یا مقاله بودهاند کیفیت برایشان امری بیمعنی بوده است.به همین دلیل شاهد هستیم که در مقالات جغرافیایی از مدلها و روشهایی همچون AHP،SWOT بدون توجه به اینکه چه نتایجی مورد انتظار بوده بهقدری افراطی و تکراری مورداستفاده قرارگرفته که مجلات امروزه از پذیرش مقالات اینچنینی خودداری میکنند.در اقلیم هم ما زیاد داریم:مارکوف،SPI،TCI،تحلیل خوشهای ،رگرسیون،پهنهبندی اقلیمی……………. هدف فقط استفاده از یک روش شناختهشده است تا مقاله تولید شود کسی کاری به اینکه چه نتیجهای از این مقاله میخواهد در توسعه مرزهای دانش اقلیم بشود و یا اصولاً به چه کاری می آید ،ندارد.
یک کسی تحلیلی همدید راجع به فلان پدیده انجام داده است از روی آن کلیشهای تهیه میشود و برای تکتک ایستگاههای حتی بارانسنجی !!! کشور بهصورت جداگانه مقاله های مختلف تهیه و متأسفانه چاپ میشود اینیک چرخه باطل است.ازیکطرف دعوا داریم که هواشناسی با اقلیمشناسی متفاوت است از سوی دیگر میخواهیم برای تکتک روزهای سال فلان پدیده هواشناسی را توصیف کنیم و اسم آن را مطالعه اقلیمی بگذاریم.
موضوعات زیادی برای تحقیقات جدید وجود دارد که به دلیل آنکه درست تعریفنشدهاند کسی به سمت آنها نرفته است.وظیفه دانشگاهها و گروههای تخصصی است که در راستای وظایف ذاتی خود بستر معرفی این موضوعات را فراهم سازند.یکبار من پیشنهادی برای تخصصی شدن و مأموریت گرا شدن گروههای جغرافیا مطرح کردم بدین مفهوم که هر دانشگاهی راجع به یک یا دو محور اساسی در قالب قطب علمی مطالعاتی وظیفه ای را به عهده گیرد که هم تخصص آن را دارد و هم شرایط جغرافیایی و اقلیم آن منطقه با موضوع آن قطب مطابقت دارد.
مثلاً ما قطب مطالعات مونسون شویم و مثل کشورهای پیشرفته پروژهها و پذیرش دانشجویان تکمیلی را در این راستا انجام دهیم.تا در این زمینه متخصص شویم.از طریق همین قطب یا قطب ها با موسسات بینالمللی و سایر دانشگاههای خارجی مرتبط شویم و از تکراری شدن و کلیشهای شدن بحثها جلوگیری به عملآوریم.
۴-توصیه شما به دانشجویان و فارغ التحصیلان جغرافیا بویژه آب و هواشناسی چیست؟
-توصیه من آن است که با توجه به نیاز دانش جغرافیا و بخصوص اقلیمشناسی به دادهکاوی آشنایی دانشجویان و حتی اساتید با شیوههای نوین این فناوری ضروری است.متأسفانه بدنه دانشجویی و حتی اساتید ما از علوم انسانی وارد این رشته شدهاند بنابراین باید ضمن تسلط بر علم ریاضی ،فیزیک و بخصوص آمار بتوانیم از مزایای تحلیلهای کمی استفاده کنیم.خوشبختانه نرمافزارها هرروز وسیعتر و قابلدسترستر میشود.مطمئناً دانشجویان ما با تلاش مداوم میتوانند کمبود دانش ریاضی و فیزیک را جبران کنند.درعینحال اقلیم ما جغرافیایی است بردن آن بهسوی علوم محض و پایه امر صحیحی نیست.اگر انسان را در نظر نگیریم نمیتوانیم به بحثهای اقلیمی ورود کنیم چون تخصص ما جغرافیا است.
استفاده از دانش نرمافزاری افراد مستعد و استفاده از آنها برای برگزاری کلاسهای حل تمرین و کارگاه میتواند مفید باشد.
۵-دلایل عدم موفقیت تشکل های جغرافیایی مانند انجمن ایرانی اقلیم شناسی و امثالهم را در چه می دانید؟(البته این سوال به معنای نادیده انگاشتن تلاش های و موفقیت های حاصله نیست)
-در مورد عدم موفقیت انجمن جغرافیایی ایران و انجمن اقلیمشناسی باید به این نکته اشاره شود که متأسفانه ما ایرانیها در کارهای جمعی و ورزشهای گروهی مثل فوتبال همیشه موفق نبودهایم.انجمنها برای همافزایی و افزایش روحیه مشارکت علمی متخصصین رشتههای مختلف علمی جهت مشارکت در حل مشکلات کشور و توسعه آن علم به وجود میآیند.انجمن ایرانی اقلیمشناسی هم بر همین اساس به وجود آمد.متأسفانه عادت نداشتن ما به کارهای جمعی باعث ایجاد یک سری اختلافات بیپایه شده است که انجمن جغرافیایی هم با آن مواجه است و عملاً این دو انجمن آن چنانکه انتظار میرود فعالیتی ندارند.در اینجا بهعنوان کوچکترین عضو این دو انجمن از بزرگان این دو دانش درخواست دارم جهت فعال شدن این دو نهاد علمی تلاش بیشتری بشود و امکانی فراهم شود تا این دو نهاد بتوانند برای آینده علمی و شغلی فارغالتحصیلان گامهای ارزشمندی را بردارند.این وظیفه بزرگان است.امیدوارم با کنار زدن برخی سوءتفاهمات بتوانیم همگی در کنار هم در پیشرفت آینده این علم سهیم باشیم.
۶-در پایان اگر نکته خاصی است که می تواند برای اقلیم شناسان و اقلیم دوستان مفید واقع گردد، بیان بفرمایید.
-توصیهای اخلاقی به همه دوستان دارم که حرمت علم و اساتید و پیشکسوتان را نگهدارند.متأسفانه گاهی شاهد بداخلاقیها و حرمتشکنیهایی در نظرات وارده به خبرنامه هستم که پسندیده قشر تحصیلکرده ما نیست.البته انتقاد بسیار سازنده و مفید است.پیشنهادی دارم که درزمینه تعریف موضوعات رسالهها و پایاننامهها به فکر پیشرفت مرزهای دانش و درعینحال رفع مشکلات کشور باشیم.در بسیاری از کشورهای پیشرفته گاهی طرحها و پروژههای ملی و بینالمللی توسط دانشگاهها اجرا میشود و بر اساس همان پروژه دانشجوی ارشد و دکتری پذیرششده و دانشجویان و گروه تحقیقاتی ضمن تولید علم و مقاله از گرانت ها و اعتبارات مالی پروژهها منتفع شده و گره ای از مشکلات را هم باز میکنند.در ایران چرخه تولید علم ناقص است چون به تولید ثروت منتهی نمیشود.ما نیاز به تربیت دانشآموخته کارآفرین داریم تا هم برای خودش و هم افراد دیگر کار ایجاد کند.در دانشگاه باید این دانش را بیاموزد و در جامعه با ایجاد شرکتهای دانشبنیان و مراکز تحقیقاتی خصوصی امکان اشتغال را فراهم آورد.همین الآن در معاونت علمی ریاست جمهوری طرحها و پروژههای فراوانی درزمینه تغییر اقلیم،انرژی پاک و مسائل زیستمحیطی وجود دارد که با اندکی تلاش از طریق این مراکز تحقیقاتی قابل انجام است.البته دانشآموخته باسواد و کارآمد موردنیاز است.
در پایان ضمن سپاس فراوان از همه دوستانی که در طی این سالها با انتقادات و پیشنهادها ارزشمند خود در خبرنامه انجمن و یا ارسال ایمیل و پیام ما را یاری کردهاند کمال تشکر رادارم.و همچنین از آقای فاطمی که این باب را گشودند تا نظرات ارزشمند همکاران را مشاهده کنیم سپاسگزارم.
با عرض سلام و احترام
مشکل انقدر بزرگ و عمیق هست که دوستان منابع طبیعی دروس مشترکی با جغرافیا دارند مانند :
اقلیم شناسی و ژیومورفولوژی
نکته در اینجاست که با توجه به و جود اساتید رشته های تخصصی اقلیم و…
از این افراد برای تدریس به دوستان منابع طبیعی استفاده نمی شود
شاید اساتید را لایق این امر نمی دانند
همه می دانند که منابع طبیعی منشاءش جغرافیاست
التماس دعا
در پناه حق
نویسنده: مهران فاطمی
مهران فاطمی دانشجوی دکترای آب و هواشناسی گرایش مخاطرات آب و هوایی دانشگاه یزد