امروز:پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳
زمان انتشار : پنجشنبه, آذر 14ام, 1392 | پرینت مطلب |admin| بازديد: 730 بار

محمد حسن گنجی

بیوگرافی و زندگی نامه محمد حسن گنجی

 کودکی و کویر

در دوران کودکی دو واقعه در ذهن من تأثیر عمیق گذاشت که مربوط به هواشناسی می شد البته آن وقت نه من قوه درک مسائل را داشتم و نه در ایران صحبت از هواشناسی بود ولی بعدها فهمیدم که این ها در ذهن من تأثیر گذاشته و در تمام سرنوشت آینده من تأثیر داشته است .

آن دو واقعه یکی خشکسالی ممتدی بود که در محل تولد من در بیرجند بروز کرد و پنج شش سال متوالی باران نیامد و تمام قنات ها و چشمه سارها خشک شد . آب مشروب شهر بیرجند معمولاً از آب انبارها تأمین می‌شد و یک قنات آب شور بود که برای مصرف کشاورزی استفاده می‌شد اما آب انبارها خالی شده بود ، یادم هست که آب مشروب را لیوان لیوان از همدیگر قرض می کردیم این در ذهن من خیلی تأثیرگذار بود در مقابلش یک ترسالی ممتدی هم در آنجا بروز کرد و در یک زمستان باران فوق العاده ای در آن جا آمد.

۲۰ سال پس از تحصیل در انگلستان برای تحصیل دکترا به آمریکا رفته بودم ، پایان نامه ام را درباره آب و هوای ایران نوشتم ، تا آن تاریخ که می شود ۳۳ ـ ۱۳۳۲ درباره آب و هوا و هواشناسی در ایران چیزی به روی کاغذ نیامده بود ، پایان نامه من به زبان انگلیسی منتشر شد و تا چندین سال منبع مطالعه درباره آب و هوای ایران بود و هنوز هم به آن ارجاع داده می شود . در سال های بعد از جنگ جهانی هواپیمایی رو به توسعه بود ، ارتباط هوایی در آن زمان با هواپیماهای کوچکی انجام می شد اما جت هایی که امروزه در خطوط هوایی مسافرت می‌کنند در ارتفاع بالای ۱۰ کیلومتر از سطح زمین حرکت می‌کنند و در آن جا هوا تقریباً یکنواخت است ، ولی در ارتفاعات پایین هواها به اعتبار دمای متغیر سطح زمین به اصطلاح تفاوت پیدا می کند یعنی در ۲ یا ۳ کیلومتری زمین هوا یکدست نیست که هواپیما بتواند از داخل آن عبور بکند .

همان طور که روی زمین مثلاً در جاده پستی و بلندی داریم فشار هوا در جاهای مختلف تفاوت پیدا می کند و این اختلاف فشار هوا یک چیزی مثل ناهمواریهای سطح زمین به وجود می آورد . به خاطر عبور هواپیما از منطقه ای با فشار هوای زیاد به منطقه ای کم فشار باید موتور هواپیما به شکل دیگری عمل کند تا از آن جا بگذرد اما آن زمان ناگهان هواپیما سقوط می کرد بنابراین لازم بود بدانند هوا چگونه است و بر اساس همین ضرورت هواشناسی را در کشورها بوجود آوردند .

هواپیما هم در مسیر خودش مرز نمی شناسد و هواپیمایی که از انگلستان به ایران می‌آید از چندین کشور و چندین نوع هوا عبور می‌کند ، پس لازم است هر کشوری درباره آسمان خودش کمک و راهنمایی کند ، این ضرورت باعث تأسیس سازمان هواشناسی شد ، خدمات سازمان هواشناسی خیلی پیچیده است .

ما فقط در تلویزیون می بینیم که یک نفر می آید و می‌گوید فردا هوا چگونه خواهد بود . برای ترسیم آن خط‌های منحنی که شما هر شب در تلویزیون می بینید صدها هزار اطلاعات روی نقشه می‌آید تا کارشناس که در سطح دکتری آموزش دیده آن خط‌ها را بکشد و از آن خط‌ها استفاده‌هایی کند .

موقعی که سازمان هواشناسی تازه تشکیل شده بود با آنها ملاقاتی کردم و یک نسخه از پایان نامه ام را به کتابخانه آنجا اهدا کردم . موقعی که قرار شد در اینجا اداره هواشناسی بوجود بیاید یک کارشناس برای ایران مأمور شده بود که دولت ایران را برای تشکیل یک هواشناسی سیستماتیک و علمی کمک و راهنمایی بکند . نام مرا آنجا به او داده بودند که یک چنین شخصی درباره آب و هوای ایران کتابی نوشته ، اتفاقاً من در ایران نبودم و در مأموریتی بودم ولی آن شخص مرا پیدا کرد .

هواپیمایی از نظر ارتباطات در وزارت راه بود این هواشناسی هم قرار بود در وزارت راه بوجود بیاید ، هواپیمایی با دانشگاه موافقت کرده بود که من هواشناسی را راه بیندازم . در سال ۱۳۳۵ مسئولیت مدیریت کل اداره هواشناسی به من محول شد .

اولین کاری که کرد قانون استقلال هواشناسی را از مجلس گذراندم که با این کار هواشناسی هویت قانونی پیدا کرد یعنی دولت ملزم بود بودجه ای بدهد و تشکیلاتی راه بیندازد ، یک قانون دیگری گذراندم که قانون عضویت ایران در سازمان هواشناسی جهانی بود که ارتباط ضمنی‌مان با هواشناسی بین المللی با آن قانون تأمین می شد .

به موازات آن کلاس‌های متعددی برای تربیت کارمند در سطوح مختلف راه انداختم . در این ۱۲ ـ ۱۰ سالی که در هواشناسی بودم از نظر تجهیزات و پرسنل و تربیت کارمند و فعالیت های علمی هواشناسی ایران را به پایه ای رساندم که در ردیف کشورهای نسبتاً توسعه یافته قرار گیرد ولی بعد از انقلاب توسعه هواشناسی خیلی بیشتر شده چون امکانات الان با امکانات آن زمان که بودجه ها و اعتبارات کم بود تفاوت پیدا کرده است . در نتیجه هواشناسی امروز ما در منطقه سرآمد هم است و در تمام آسیا بعد از روسیه و ژاپن و هند مقام شامخی دارد . البته من بعد از ۱۲ سال در سال ۳۵ استاد تمام وقت و معاون دانشگاه شدم ولی ارتباط من با سازمان هواشناسی محفوظ مانده بود به خصوص در ارتباط با سازمان جهانی هواشناسی در آن ۱۲ سالی که رئیس هواشناسی ایران بودم زبان می دانستم . در محافل هواشناسی بین المللی مشکلی در بحث و گفتگو نداشتم ، پنج سال هم رئیس منطقه آسیا بودم در آن مقام ایجاب می کرد که من به تمام کشورهای آسیا مسافرت کنم ، غیر از چین که در آن وقت عضو سازمان ملل نبود ، و در تمام این کشورها تشکیلات هواشناسی را ببینم و خدمات مشترک بین هواشناسی های مختلف را هماهنگ کنم ، در آن پنج سال علاوه بر آن که به کار خود ایران می رسیدم بایستی به کار قاره آسیا می رسیدم ، بعد از این که از هواشناسی درآمدم و در دانشگاه تمام وقت کار می‌کردم باز هم ارتباط با هواشناسی از نظر علمی محفوظ بود به خصوص که در زمانی که آنجا بودم با همکاری دانشگاه و هواشناسی به خاطر موقعیت خاصی که هم در دانشگاه و هم در هواشناسی داشتم ، برای اولین بار اطلس اقلیمی ایران را تهیه کردم که هنوز که هنوز است تنها مرجع تحقیق هست . در این ۳۰ سال در تمام دنیا بارها در کنفرانس ها و سمینارها شرکت کردم و سخنرانی داشتم.


جایزه جهان

در سازمان هواشناسی برای تشویق و اشاعه علم هواشناسی در سطح جهان معمول است که از سالی که به وجود آمده هر سال جایزه ای می دهند این جایزه به کسی تعلق می‌گیرد که خدمات برجسته ای کرده باشد چه در آن سال چه در گذشته چه به صورت یک فرمول جدید یا اختراع جدید یک دستگاه جدید برای اندازه گیری اختراع کرده باشد ، در این روزگار که مبانی ریاضی و مدل سازی متداول هست کتاب تازه ای نوشته باشد معمول است که هر کشوری یک شخص برجسته ای در سازمان هواشناسی خودش معرفی می کند هواشناسی تمام دنیا را به ۶ قسمت تقسیم کرده ، منطقه اول آفریقا است منطقه دوم آسیا . این پیشنهادات اول در سطح منطقه مورد برسی قرار می گیرد و از هر منطقه یکی را به سازمان هواشناسی جهانی پیشنهاد می‌کنند در یک جلسه شورای اجرایی که تشکیل می شوند از رئیس و سه نائب رئیس و شش تا رؤسای منطقه ای و ۲۰ نفر هم از کشورها در کنگره ها انتخاب می شوند که عالی‌ترین مقام سازمان هواشناسی جهانی می شود در آن جا این اسامی به کمیسیون ها ارائه می شود و آنها نظر می‌دهند چند نفر پیشنهاد می دهند که از این میان آنها یک نفر را شورا انتخاب می‌کند . در خرداد ماه گذشته شورایی که به منظور انتخاب برنده جایزه تشکیل شده بود رئیس سازمان هواشناسی ایران هم شخصاً حضور داشت و برای این که ایشان الان چندین سال نائب رئیس سازمان جهانی هواشناسی است و بعلاوه خود هواشناسی ایران هم با در نظر گرفتن زحماتی که من برای تأسیس هواشناسی کشیده بودم و آثار و نوشته هایی که در این چندین سال چه به زبان فارسی ، چه انگلیسی درباره هواشناسی چه در ایران چه در جاهای دیگر عرضه کرده بودم و حالا هم که تجدید اطلس اقلیمی ایران که عن‌قریب به مرحله چاپ می رسد همکاری دارم با توجه به همه این مسائل هواشناسی ایران مرا معرفی کرده بود . از آن مرحله اولیه هم گذشته بودیم و در جلسه نهایی شورای مشورتی که ۳۰ نفر شرکت می کنند من ۲۴ رأی آوردم و در نتیجه برنده سال ۲۰۰۱ شدم .


اعطای جایزه

سازمان هواشناسی جهان ( WMO ) از بدو تأسیس تاکنون هر ساله جایزه ای را به یکی از مؤثرترین چهره های علمی در جهان در زمینه هواشناسی اعطا می کند این جایزه ممکن است به خاطر یک فعالیت خاص از قبیل اکتشاف یک پدیده یا یک اختراع یک دستگاه به دانشمندی تعلق بگیرد و ممکن است دانشمندی را به خاطر مجموع فعالیت‌ها و خدمات او به این علم برای اعطای این جایزه برگزینند . این جایزه مهمترین و معتبرترین جایزه علمی در زمینه هواشناسی در جهان است .

دکتر محمد حسن گنجی ، مؤسس رشته جغرافیا در دانشگاه تهران در سال دوم تأسیس و مؤسس سازمان هواشناسی کشور بوده است . وی در طول ۱۲ سال ریاست سازمان ۵ ماه نیز رئیس منطقه سازمان هواشناسی جهانی در منطقه آسیا بوده و نقش بسزایی در پایه‌گذاری هواشناسی در سرتاسر آسیا ایفا کرده است . اگر بدانیم که هواشناسی ایران در حال حاضر نیز از پایگاه و اعتبار ویژه ای در جهان برخوردار است ، به اهمیت و نقش دکتر گنجی در تأسیس این رشته و تربیت چندین نسل از متخصصان هواشناسی در ایران پی می‌بریم .

من با دبیری در دانشگاه تهران شروع کردم و بعد از ۱۳ سال استادیار این دانشگاه شدم ، اولین کسی بودم که با تحصیلات عالیه جغرافیا به ایران برگشتم و در سال دوم تأسیس دانشگاه تهران به همراه دو نفر از همکارانم رشته جغرافیا را پایه گذاری کردیم .

بعد از ما شش نسل جغرافیدان در ایران تربیت شده است که من به نوعی پدربزرگ این جریان احساس می کنم . مدتی رئیس دانشکده و معاون دانشگاه تهران بودم در دوران بازنشتگی هم دانشگاه بیرجند را تأسیس کردم . قبل از انقلاب مدتی معاون پارلمانی وزارت راه بودم .

پس از انقلاب در دوران جنگ ایران و عراق مشاور وزیر دفاع بودم حالا هم در این دانشگاه ( شهید بهشتی ) مشاور دانشکده علوم زمین هستم و دو دانشجوی دکتری دارم ، بیش از صد مقاله به فارسی و انگلیسی نوشته ام و چهارده کتاب درسی به چاپ رسانده ام ، مهمتر از همه این ها انتشار کتابی با عنوان « جغرافیا در ایران از دارالفنون تا انقلاب اسلامی » که داستان علم جغرافیا در کشور است پانزده سال است که با دائره‌المعارف اسلامی همکاری می کنم و این اواخر با مرکز گفتگوی تمدن ها ارتباط نزدیک دارم و قرار است اطلس جغرافیایی تمدن ها را تهیه بکنم.

منبع:http://www.bitrin.com/ARTICLE3015.html



مطالب مرتبط








avatar

نویسنده: admin

دانشجوی دکتری مخاطرات آب و هوایی دانشگاه سیستان و بلوچستان